برنامه‌ریزی استراتژیک در کم کردن فقر از طریق کسب و کار


نویسنده کتاب: محمدفرید جلالی

کتاب «برنامه‌ریزی استراتژیک در کم کردن فقر از طریق کسب و کار» تألیف محمدفرید جلالی به نقش تأثیر گذار تجارت یا «کسب و کار» بر فرایند کاهش فقر می‌پردازد. این کتاب در فصل دوم خود با تشریح شیوه‌های مختلف مقابله با فقر از جمله مداخلات وسیع سازمان‌های بین‌المللی در مبارزه با فقر تا اجرای پروژه‌های خرد به طرح شیوه خود یعنی «واگذاری بخشی از مسئولیت فقر جهانی به سازمان‌های خصوصی و پیشرو و سودده» می‌پردازد. البته کتاب ادعا ندارد که به دنبال تشریح یک نظریه کامل است و هدف توجه به تأثیر تجارت در کاهش فقر است.

سه نوع ابتکار تجاری شامل توسعه در هرم پایین (فقیرترین افراد)، نوع‌آوری‌های پایین به بالا (همانند کیک استارت) و در نهایت استفاده از تکنولوژی برای پیوند دادن شرکت‌های جهانی به فقیرترین مردم روش‌هایی هستند که از طریق تجارت به مبارزه با فقر برخواسته‌اند. درواقع ایده محوری کتاب آن است که با ربط تجارت‌های سودآور به فقیرترین گروه‌ها می‌توان به کاهش فقر کمک شایان کرد. کتاب پر است از مصادیقی که تکنولوژی‌های سودده کمک زیادی به فقرا کرده است، ارتباط کشاورزان محلی هند به بازارهای تحت نظارت دولت در بستر اینترنت و یا استفاده از شبکه توزیع زنان در روستاها مثال‌های از این دست است.

به عنوان یک نتیجه روشن «کاهش فقر یک نوع تلاش سودمند هم برای شرکت‌ها و هم برای طبقه فقیر است». از نظر پیراهلد دلیل عدم گرایش بخش خصوصی در کاهش فقر مواردی همچون آسان‌تر بودن کار با ثروتمندان، مصرفی بودن تقاضای فقرا، عدم توجه دولت به ابتکارات، ساختار هزینه‌های بخش خصوصی و عدم جذابیت برای شرکت‌های چندملیتی است. نکته مهم آن است که فقرا نه قربانی بلکه مشتریانی ارزشمند هستند.

پیشنهاد دیگر کتاب سرمایه‌گذاری اجتماعی است. بر اساس تعاریف سرمایه‌گذار اجتماعی با خلاقیت ویرانگیر سرمایه‌داری را به مرحله دیگر پیش می‌برد. دیز سرمایه‌گذار را به عنوان بنگاه تغییر در بخش اجتماعی می‌شناسند بنابراین سرمایه‌گذار اجتماعی به ایجاد خلاقیت در ارزش‌های اجتماعی می‌پردازد و ابزار او ابتکار و نوآوری است. [به نظر می‌آید این مفهوم پیوندی نزدیک با کارآفرینی اجتماعی داشته باشد] سه مرحله سرمایه‌گذاری اجتماعی شامل مهارت‌های بازرگانی- تجاری، دانش و تکنولوژی و در نهایت روش ابتکار و خلاقیت است.

تمام مصادیق و موارد مورد استفاده در کتاب تأثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر کاهش فقر را نشان می‌دهد. با این حال فصل چهارم کتاب به صورت مشخص نقش تکنولوژی اطلاعاتی و ارتباطی در کاهش فقر را در امور بهداشت و آموزش کشور هند نشان می‌دهد. محور اصلی این فعالیت‌ها آموزش و مشاوره از طریق فناوری ارتباطات و اطلاعات است.

تجربه گوتمالا یکی دیگر از مباحث کتاب است که بر اساس استراتژی یکپارچه در مواجهه با فقر پویا بوده است. مرکز CARE در سال ۲۰۰۴ تلاش کرد تا فقر در گواتمالا را ریشه‌کن کند. از نظر این مرکز دلیل فقدان سرمایه‌گذاری آن بود که آنها دور هم جمع نمی‌شدند، به فهم مشترک نمی‌رسیدند و نمی‌توانستند کنش جمعی انجام دهند. بر اساس این مسائل استراتژی شامل تعریف فرصت، نقشه‌های فردی، نقشه یکپارچه، نقشه ترکیبی و پروژه اصلاح سهام می‌شد. در طول این فرایند مشارکت فقرا برای اجرای طرح‌ها و پذیرش سرمایه‌گذاری (در معنای اجتماعی آن) را میسر کردند.

یکی دیگر از مباحث کتاب که مبتنی بر ابتکارات نوع در زمینه تجارت و کسب سود می‌شود به مایکروفرانشیزها، مایکروکریدیت‌ها و مایکروفاینانس‌ها مربوط می‌شود. تجربه تسهیلات خرد و معروف‌ترین آن یعنی گرامین بانک برای تمامی کشورها به عنوان ایده‌ای محوری محسوب می‌شود که این کتاب نیز مختصراً درباره آن بحث کرده است.

جلالی، محمدفرید (۱۳۸۹)، برنامه‌ریزی استراتژیک در کم کردن فقر از طریق کسب‌وکار، تهران: نشر نیکراد.

  • نویسنده معرفی کتاب: سعید هراسانی

کتاب‌ها

برنامه‌ریزی استراتژیکفقرکاهش فقرمقابله با فقر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *