سازمان ملل متحد، برنامه محیط زیست
توسعه پایدار و هماهنگ با محیط زیست به عنوان مسئلهای چالشبرانگیز برای تمام جمعیت کره زمین اهمیت دارد و دستیابی به چنین توسعهای زمانی امکانپذیر خواهد شد که ارکان زیست محیطی و اجتماعی توسعه پایدار، جایگاهی برابر با رکن دیگر، یعنی اقتصاد داشته باشند. این کتاب وضعیت ناگزیر اجتماعی و اقتصادی برای سرمایهگذاری دو درصدی از سهم تولید ناخالص ملی در مقیاس جهانی را به منظور سبز کردن ۱۰ بخش بزرگ اقتصادی، مرتبط با انتقال و توسعه سرمایههای عمومی و خصوصی به سمت مسیر کم کربن و بهرهوری مضاعف را نشان میدهد. این قبیل انتقالها و گذارها، در حداقل میزان قابل مقایسه با کارها طبق روال و با کاهش خطرات ناشی از بحرانها و صدمات فزاینده در مدلها موجود میتواند فعالیتهای اقتصادی را تسریع نماید. تاکنون «اقتصاد سبز» نسبت به دیگر اقتصادها مورد التفات دیدگاههای سیاسی قرار نگرفته است. این موضوع مرتبط با تمامی بخشهای اقتصادی- دولتی یا بازار- میباشد که هیچ یک جایگزینی برای توسعه پایدار نیستند. اقتصاد سبز راهی برای تحقق بخشیدن توسعه در سطوح ملی، منطقهای و جهانی است.
گذار به اقتصاد سبزی که از مدتها قبل در جریان بوده است، نقطه تأکید گزارشها و مطالعات سازمانهای بینالمللی، کشورها، شرکتها و جوامع مدنی مبنی بر رشد داراییهاست. اما چالشی که در واقعیت وجود دارد، ایجاد این حرکت و جریان در جهان است. هدف اقتصاد سبز این است که دولتها با تغییر نگرش سیاستهای اقتصادی و سرمایهگذاری و هزینه نمودن در بخشهایی مانند فناوریهای پاک، انرژیهای تجدیدپذیر، خدمات آب، حمل و نقل سبز، مدیریت آب، ساختمانهای سبز، کشاورزی و جنگلداری پایدار، تسطیح نفشآفرینی محصولات بتوانند در دوران بحران اقتصادی از منابع طبیعی حمایت کرده و باعث رشد و ارتقای اقتصادی گردند و در نهایت به سوی ریشهکنی فقر و ورود به اقتصاد کمکربن گام بردارند.
این کتاب که در چهار بخش تنظیم شده است، بخش نخست به کلیات و تعریف چیستی اقتصاد سبز، دستاوردهای فعلی در جهت حرکت به سمت اقتصاد سبز و ترسیم و تعیین فاصله از چشمانداز مطلوب در این حوزه اختصاص یافته است.
در بخش دوم یافتههای کلیدی و مزایایی که اقتصاد سبز میتواند برای جمعیت کره زمین به ارمغان بیاورد، به بحث گذاشته میشود. در این بخش نشان داده میشود: اقتصاد سبز ارزش سرمایههای طبیعی و سرمایهگذاری در آن را شناسایی میکند و از این طریق باعث کاهش جنگلزدایی و احیای جنگلها میشود، اقتصاد سبز بدون تضعیف پایههای بخش کشاورزی ابزاری برای تغذیه جمعیت در حال رشد جهان ارائه میدهد و روند کاهش شدید منابع آب را کاهش میدهد، اقتصاد سبز محور فقرزدایی است و نقش مقرون به صرفهای در از بین بردن فقر بازی میکند و از طریق توسعه گردشگری به خوبی میتواند از اقتصاد محلی و اقدامات مربوط به فقرزدایی حمایت کند.
در بخش سوم از شرایط توانمندسازی جهت گام برداشتن در مسیر اقتصاد سبز بحث میشود. اقداماتی که در این راستا در کتاب بر آنها تأکید شده است عبارتند از: ایجاد چهارچوبهای نظارتی مناسب، فراهم نمودن تدارکات عمومی پایدار که قادر به تقویت بازار کالا و خدمات پایدار باشند، محدود کردن هزینههای دولتی که موجب تخریب سرمایه ملی میشوند، به کارگیری مالیاتها و ابزارهای مبتنی بر بازار به منظور ترویج سرمایهگذاری و نوآوری سبز، سرمایهگذاری و ظرفیتسازی از طریق آموزشهای کوتاه مدت و بلند مدت و تقویت حاکمیت بینالمللی
در بخش چهارم به راهکارهای گوناگون تأمین مالی گذار به اقتصاد سبز پرداخته میشود و بر سرمایهگذاریهای بلند مدت توسط موسسات عمومی مالی، بانکهای توسعه و صندوقهای قدرتمند پولی و همچنین برخی از صندوقهای بازنشستگی و صندوقهای بیمه که بدهیهای آنها مستلزم پرداخت در کوتاه مدت نیست، سرمایهگذاریهای عمومی و استفاده از منابع مالیاتی و همچنین بر اعمال مالیات در استفاده از انرژی استخراجی از منابع طبیعی تأکید میشود.
سازمان ملل متحد، برنامه محیط زیست(۱۳۹۲) به سوی اقتصاد سبز: مسیرهایی برای توسعه پایدار و فقرزدایی، مترجم مجید شفیعپور، نرگس صفار، ناشر: سازمان حفاظت از محیط زیست.
- نویسنده معرفی کتاب: زهره نجفی