جامعه ایران در افق ۱۴۰۴ کشوری است توسعهیافته با جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه با هویت اسلامی و انقلابی، الهامبخش در جهان اسلام و با تعامل سازنده و مؤثر در روابط بینالملل. مختصات جامعه ایرانی در سند چشمانداز توسعهیافتگی، سلامت و رفاه اجتماعی، فرصتهای برابر، توزیع مناسب درآمد، عدالت اجتماعی و دوری از فساد، تبعیض و فقر است. این در حالی است که علیرغم باقی ماندن تنها هفت سال تا افق پیشگفته مختصاتی چون: عزیمت به سمت حذف طبقه متوسط،کاهش شفافیت اقتصادی، فقدان برنامه اجرایی جهت ارتقای مشارکت مردم در تصمیمات مهم سیاسی و اقتصادی، نابرابری، محرومیت و فقر به شکل گسترده و ناهنجاریهای اجتماعی ناشی از این معضل را در جامعهی کنونی شاهد هستیم.
اختلاف عقیدهی چندانی بر سر مهم بودن مسئلهی فقر وجود ندارد و سخن از اهمیت آن جز تکرار مکررات نخواهد بود. آنچه اساسی و مهم است؛ استراتژی ارتفاع این معضل است. که ضمن ارائه مدلهای فقرزدایی به این مهم رسیدیم که علیرغم ممارست همهی این سالها بر متکی نمودن فقرا و محرومین به حکمرانان، بهترین مدل فقرزدایی توانمندسازی و خوداتکایی گروههای هدف است. رویکردی که خلاف مدل برگزیده، حاکم و مجری است حاصل خلأ نگاه چندبعدی به فقر در لوایح و برنامههای توسعه است. بدین توضیح که فقر در گفتمان دولتمردان عمدتاً از منظر اقتصادی نگریسته شده و بر مبنای چنین نگاهی برنامههای کنترلی و ریشهکن نمودن فقر طراحی و اعمال گردیده است.
مضاف بر آن هرچند بخشی از عدم موفقیت برنامهها ناشی از نواقص ساختاری موجود در نظام برنامهریزی کشور ازجمله، ایستایی و عدم انعطافپذیری در برنامهریزی و نامشخص بودن مبانی برنامهریزی در کشور (بدین معنا که بعضی توسعه را برابر با مفهوم توسعه اقتصادی میدانند و گروه دیگر همگرا با توسعه سیاسی) است، ولیکن بخش اعظم آن نیز به اختلاف فضای سیاسی و اقتصادی زمان تدوین و زمان اجرای برنامهها، اصرار دولتها به موازیکازی و عدم تمرکز بر سیاستهای رشد گرا توأمان با توانمندسازی، مرتبط است.
- عسگری، سمیرا. ۱۳۹۷٫ «آسیب شناسی حقوقی علل ناکارآمدی برنامههای توسعه در فقر زدایی». استاد راهنما: سیداحمد حبیبنژاد. دانشگاه تهران.