توانمندسازی و کاهش فقر 

خرید کتاب توانمندسازی و کاهش فقر

ویراستار: دیپا نارایان

حدوداً از اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم، مفهوم توانمندسازی برای کاهش فقر، در مقابل مفهوم حمایت مستقیم (اعم از مشروط و غیرمشروط) از فقرا مطرح شد و به عنوان یکی از محورهای سیاست‌های فقرزدایی توسط بانک جهانی اتخاذ و در بسیاری از کشورهایی که با مسئله فقر گسترده دست و پنجه نرم می‌کنند گسترش پیدا کرد. در تعریف مفهوم توانمندسازی، می‌توان گفت، توانمندسازی به معنای بسط و گسترش آزادی انتخاب افراد و اقدام برای شکل دادن زندگی افراد است. این مفهوم به معنای کنترل بر منابع و تصمیمات است. به بیان نارایان، «به توسعه و بسط دارایی‌ها و توانایی‎های فقرا برای مشارکت، گفتگو و چانه‎زنی، تأثیر، کنترل و مسئولیت‎پذیر و پاسخگو کردن موسسات و نهادهایی که بر زندگی آنان تأثیر می‏گذارند، توانمندسازی گفته می‎شود.»

کتاب توانمندسازی و کاهش فقر، برآیند و نتیجه گزارش توسعه جهانی در سال ۲۰۰۱ ـ ۲۰۰۰ با عنوان «ریشه‌کنی فقر» است که بر شناسایی فرصت‌ها، توانمندسازی و امنیت به عنوان شالوده و بنیان برنامه‌ریزی و اجرای راهبردهای کاهش فقر تأکید می‌نماید. رویکردهای توانمندسازی را می‎توان از طریق حکمرانی خوب تقویت کرد که این مسئله نیز به نوبه خود چشم‎انداز رشد را ارتقا می‎دهد. به این ترتیب زمانی که شهروندان در این فرایند درگیر شوند و صدای خودشان را رساتر کنند و تقاضای پاسخگویی و مسئولیت‎پذیری داشته باشند، عملکرد دولت‎ها بهبود یافته و فساد ریشه‎کن می‎شود. راهبردهای توانمندسازی در سطح پروژه با آزادی‌های مدنی در جامعه، حمایت و پشتیبانی می‎شود. شواهد گوناگون نشان میدهد، اجرای پروژه‎ها در کشورهایی که آزادی‎های مدنی ـ به ویژه صدای شهروندان، مشارکت و پاسخ‎گویی ـ در آن‌ها زیاد است، به صورت معنی‎داری در مقایسه با کشورهایی که آزادی‎های مدنی در آنها ضعیف است، عملکرد و دستاوردهای بهتری به همراه دارند.

این کتاب مرجع را دیپا نارایان مشاور ارشد مدیریت اقتصادی و کاهش فقر بانک جهانی با همکاری چند تن دیگر از مشاوران و متخصصان بانک جهانی نوشته‌اند. برای تهیه این کتاب، از مشاوره و نظرات ۱۰۰۰ نفر از کارشناسان بانک جهانی و خارج از بانک جهانی بهره برده شده است. این کتاب که توسط فرزام پوراصغر سنگاچین و جواد رمضانی (هر دو دکترای محیط زیست) به سفارش وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی ترجمه شده، توسط انتشارات کریمخان زند، در پنج فصل و ۴۴۳ صفحه در سال ۹۵ به چاپ رسیده است.

پیش از فصل نخست کتاب، مفهوم توانمندسازی، عناصر کلیدی آن و کاربرد رویکردهای توانمندسازی مورد بحث قرار گرفته و  در مورد تأمین نیازهای اساسی، بهبود حکمرانی محلی و ملی، توسعه بازارهای حامی فقرا و دسترسی به عدالت و کمک‌های قانونی سخن گفته شده است. نارایان در انتهای این بخش این گونه نتیجه‌گیری می‌کند که رویکردهای توانمندسازی بر ارتقای آزادی دامنه انتخاب و عمل فقرا تأکید می‏کنند. توانمندسازی اقشار فقیر در نفس خود، هدف نهایی است و برای اثربخشی توسعه بسیار حیاتی است. این رویکرد یک راهبرد مجزا و منفعل نیست، بلکه روش ایفای نقش در توسعه است که اقشار فقیر را مجاب می‎کند تا خودشان وظیفه کاهش فقر را عهده‎دار شوند. رویکردهای توانمندسازی دربرگیرنده رفتارها و الگوهایی است که به مردم اعتماد به نفس می‎دهد و به شایستگی و توانایی آنان احترام می‎گذارد.

فصل نخست، با عنوان «مقدمه» بحثی در مورد توانمندسازی و اثربخشی توسعه در سه محور کلیدی رشد و حکمرانی خوب، اثرات بر رشد اقتصادی حامی اقشار فقیر و اثرات بر دستاوردهای توسعه در پروژه‌ها ارائه می‌کند و چنین جمع‌بندی می‌کند که کاهش ناتوانی و استیصال افراد فقیر و آزاد کردن انرژی مردم برای نقش‌آفرینی بیشتر در جامعه از طریق توانمندسازی، دو روی یک سکه هستند که نه تنها دروندادها و موتور محرکه اصلی توسعه اثربخش قلمداد می‌شوند، بلکه معیاری هستند که تلاش‌های توسعه در قرن بیست و یکم بر اساس آن قضاوت خواهد شد.

در فصل دوم با عنوان «مفهوم توانمندسازی» ابتدا توصیفی از توانمندسازی ارائه شده و سپس درباره چهار عنصری که به نظر می‌رسد چه به صورت مجزا و چه به صورت ترکیب با سایر عناصر، در بسیاری از تلاش‌های موفق برای توانمندسازی فقرا حائز اهمیت هستند (اطلاعات، فراگیری/مشارکت، پاسخگویی و ظرفیت سازمانی محلی)، بحث می‌شود. برای تبیین و به تصویر کشیدن این عناصر، یک چارچوب مفهومی ترسیم شده که در آن بر اصلاحات نهادی برای سرمایه‌گذاری در دارایی‌ها و قابلیت‌های فقرا تأکید شده و درباره چگونگی کارکرد این فرایندها برای بهبود دستاوردهای توسعه مباحثی مطرح شده است. در انتهای این فصل درباره چگونگی تغییر رویکردهای توانمندسازی در حوزه‌های مختلف بحث شده است.

در فصل سوم با عنوان «کاربرد اصول توانمندسازی» تجربه‌های عملیاتی بانک جهانی و همچنین برخی از تجربه‌های خارج از بانک جهانی، برای تبیین اقداماتی که بانک جهانی می‌تواند به صورت مستقیم با توانمندسازی، دیگران را مورد حمایت قرار دهد، ارائه شده است. چارچوب توانمندسازی برای پنج حوزه مهم برای کاهش فقر مورد استفاده قرار می‌گیرد: تأمین خدمات اساسی، بهبود حکمرانی محلی، بهبود حکمرانی ملی، توسعه بازارهای حامی فقرا و دسترسی به عدالت و کمک‌های قانونی.

در پایان فصل چهارم، با عنوان «درس‌های آموخته»، چنین نتیجه‌گیری شده است که توانمندسازی فقرا هدف غایی است و برای توسعه اثربخش بسیار ضروری است. رویکرد توانمندسازی یک راهبرد مجزا و منفعل نیست، بلکه روش انجام کسب و کار برای توسعه موفقیت‌آمیز است. این رویکرد بر قابلیت‌های فقرا برای کاهش فقر با عطف به چهار عنصر کلیدی توانمندسازی که در بالا ذکر شد، بنا نهاده شده است.

فصل پنجم این کتاب که بیش از نیمی از کتاب را به خود اختصاص می‌دهد، «ابزارها و تمرین‌ها» نام دارد. در این فصل، ۲۰ روش برای توانمندسازی فقرا بیان شده و با بیان شواهد و تجربیات از کشورهای مختلف در سراسر جهان، نشان داده شده که چگونه به صورت عملیاتی می‌توان از طریق توانمندسازی، با فقر مبارزه کرد.

کتاب توانمندسازی و کاهش فقر به واقع، یک کتاب مرجع برای سیاستگذاران و افرادی است که قصد دارند برای ریشه‌کن کردن کامل فقر و خروج فقرا از چرخه فقر راهکاری عملیاتی و واقع‌بینانه پیدا کنند.

دیپا ناریان و جمع نویسندگان. ۱۳۹۵٫ توانمندسازی و کاهش فقر. مترجمان: فرزام پوراصغر سنگاچین، جواد رمضانی. تهران: انتشارات کریمخان زند. 

  • نویسنده معرفی کتاب: فهیمه بهرامی

کتاب‌ها

توانمندسازیکاهش فقرمبارزه با فقر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *