جهانی شدن و چالش فقر در کشورهای درحال توسعه


نویسنده کتاب: جعفر توکلی

کتاب جهانی شدن و چالش فقر در کشورهای در حال توسعه تالیف جعفر توکلی به دنبال پاسخ به یکی از راهبردی ترین سوالات در دوره متاخر است. جهانی شدن چه تاثیری بر روی اقتصاد کشورها می‌گذارد؟ این کتاب با مطرح کردن فقر به عنوان اصلی‌ترین نگرانی کشورهای در حال توسعه به دنبال پاسخ به این معما است که آیا جهانی شدن به ضرر کشورهای جهان سوم در مبارزه با فقر است یا آنان را یاری می‌کند. نویسنده دو نوع نگاه اصلی را مطرح می‌کند: جهانی شدن منجر به گسترش ظرفیت‌های پیشروی کشورهای در حال توسعه و تقویت توان رقابتی آنان می‌شود. جهانی شدن منجر به استیلای کامل کشورهای بیشتر توسعه یافته بر کشورهای ضعیف‌تر و گسترش ابعاد فقر می‌شود.

کتاب پیشرو نه بخش تنظیم شده است با این حال فصل‌های اصلی آن شامل تعریف مفهوم جهانی شدن، تعریف فقر، نظریات مربوط به فقر، تاثیر جهانی شدن بر فقر، موانع و مشکلات کشورهای جهان سوم در مواجهه با جهانی شدن و پیش‌نیازهای جهانی شدن می‌شود.

در تعریف جهانی شدن توکلی با ذکر تعاریف متعدد از جهانی شدن در نهایت اینگونه می‌آورد که «جهانی شدن فرآیندی است که در وهله اول محصول پیشرفت تکنولوژیکی در همه عرصه‌های حیات بشری بوده و موجب حذف بعد زمان و مکان و افزایش تبادلات و واکنش‌های جهانی شده است و در وهله دوم محصول اراده جهانی برای شکوفایی اقتصاد جهان و رویارویی با مسائل جهانی» است. از نظر این کتاب جهانی شدن شامل پنج بعد تکنولوژیکی، اقتصادی، جمعیتی، اجتماعی-سیاسی و فرهنگی است.

این کتاب درباره مفهوم فقر همانند جهانی شدن تعاریف متعددی را مورد مداقه قرار می‌دهد، اما تعریفی که مرجع کتاب باشد را مشخص نمی‌کند. چهار جنبه فقر از نظر برنامه توسعه سازمان ملل عبارت از عمر کوتاه، بیسوادی، محرومیت و فقدان ابزار و امکانات مادی است. توکلی برای درک مفهوم فقر چهار رویکرد معیشتی، تغذیه‌ای، نابرابری و محرومیت نسبی را طرح می‌کند.

در رهیافت معیشتی فقر به شرایط حاد گرسنگی یا رژیم غذایی نادرست اشاره دارد. شرایطی که حدقال میزانی از تمول که برای حفظ تداوم کارایی جسمانی لازم است. در رهیافت تغذیه‌ای معیار مورد توجه بر حداقل دریافت کالری استوار است. رهیافت نابرابری دو مفهوم فقر و نابرابری را یکی تعریف کرده و بیان می‌کند که ۱۰ تا ۱۵ درصد مردم با کمترین درآمد جزو گروه فقرا محسوب می‌شوند. در نهایت رهیافت محرومیت نسبی به شرایطی اتلاق دارد که مردم فاقد عناصر اساسی زندگی و رفاه هستند. در این رهیافت اشاره می‌شود که با توجه به اینکه مطلوبیت های زندگی را تنها می‌توان در مقایسه با سایر جمعیت جامعه ارزیابی کرد، فقر را شدیدا در ارتباط با وضعیت سایر افراد جامعه تعریف می‌کند.

توکلی در ادامه کتاب با اشاره به موافقان و مخالفان جهانی شدن به ارزیابی برندگان و بازندگان جهانی شدن می‌پردازد. مولفه‌های اصلی این ارزیابی مربوط به تولید ناخالص داخلی، جریان سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی، سهم خدمات بازرگانی، و غیره است. طرفداران جهانی شدن با ذکر شواهدی از کشورهای شرق آسیا از جمله چین، تایوان، هنگ کنگ و غیره معتقند این کشورها با پیوستن به فرایند جهانی شدن و ادغام در اقتصاد جهانی موفق به کاهش نابرابری و فقر شده‌اند.

از نظر کتاب مخالفان جهانی شدن اگرچه به توفیق کشورهای متصل به اقتصاد جهانی در کنترل فقر مطلق اذعان دارند، اما اگر فقر و نابرابری را یکی در نظر بگیریم، آنگاه جهانی شدن منجر به تشدید فقر شده است. علاوه بر این کتاب ادعا می‌کند بحران فقر و تنگدستی یکی از واقعیت‌های جهان حاضر است و تلاش‌های جهانی موفقیت چندانی در کنترل آن نداشته است. برای مثال در پایان دهه ۹۰ حدود یک میلیارد انسان با درآمدی کمتر از یک دلار در زور زندگی می‌کرده‌اند. چالش‌های اصلی بحران فقر در این میان مربوط به شرکت‌های چندملیتی، نیروی کار، کشاورزی و فناوری ارتباطات می‌شود.

نکته جالب این کتاب درباره نیروی کار آن است که با پذیرش جریان آزاد نیروی کار به عنوان یکی از سیاست‌های کاهش فقر اشاره می‌کند، جهانی شدن اگرچه در بخش جریان آزادی تجارت و سرمایه موفق بوده است، اما در جریان آزاد نیروی کار غیرماهر سرسختانه عمل کرده و امکان جابه‌جایی نیروی کار در کمترین حد خود است.

کتاب سه چالش اصلی سیاست‌های داخلی غلط، روابط و شرایط نامناسب و قوانین بد را موانع کشورهای کمترتوسعه‌یافته در فرایند جهانی شدن می‌داند. عدم ثبات کلان اقتصادی بخاطر سیاست‌گذاری غلط، مداخل مستقیم دولت، عوارض گمرکی بالا، بروکراسی عریض و طویل و فقدان زیرساخت‌های اساسی عمده‌ترین مسائل در بخش سیاست‌های غلط داخلی است. در حوزه قوانین بد نیز مواردی همچون عوارض گمرکی، موانع غیرتعرفه‌ای، حقوق مالکیت معنوی مورد اشاره کتاب بوده است.

به عنوان نکته نهایی کتاب بر اساس نظر بانک جهانی پیش‌نیازهای ادغام در اقتصاد جهانی یا جهانی شدن را در موارد زیر خلاصه می‌کند:

  1. وجود یک چارچوب صحیح اقتصادی، به ویژه وضعیت مالی خوب و نداشتن بدهی‌های معوقه؛
  2. عملکرد مناسب نظام بازار و عدم نوسان شدید قیمت‌ها؛
  3. سیستم مناسب بانکداری محلی و نظارت مناسب و چارچوب منظم؛
  4. عملکرد مناسب زیرساختهای بازار و وجود یک چارچوب تنظیم کننده بازارهای سرمایه.
  • نویسنده معرفی کتاب: سعید هراسانی

کتاب‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *