مؤلفان: مصطفی آذری، رضا میرزاابراهیمی، محمد حسنزاده
کتاب «استراتژی کاهش فقر، تجربه کشورهای شرق آسیا» محصول پژوهش موسسه تحقیقاتی تدبیر اقتصاد است. مدیر این پژوهش مصطفی آذری است. این کتاب در قالب شش فصل و در ۱۴۹ صفحه تنظیم شده است. فصل اول کلیات موضوع، فصل دوم مبانی نظری، فصل سوم توصیف وضعیت، فصل چهارم استراتژیهای کاهش فقر و فصل پنجم تجربه کشورهای آسیای شرقی را ارائه میدهد. در نهایت فصل ششم به جمعبندی موضوعات کتاب میپردازد. کشورهایی که این کتاب مورد بررسی قرار داده است شامل مالزی، کره جنوبی و چین میشود.
این کتاب در تعریف فقر میآورد «فقر عبارت است از ناتوانی انسان در برآورده ساختن حدکافی نیازهای بنیادی خود، به منظور رسیدن به یک زندگی آبرومند به عنوان شرط لازم رسیدن او به کمال» این تعریف برگرفته اسدی است. پژوهشگران این اثر فقر را از چهار رویکرد پولی، توانمندیها، محرومیت اجتماعی و رویکرد مشارکتی مورد بررسی قرار میدهند.
بر اساس رویکرد پولی، میزان توانایی مالی در به دست آوردن حداقل استانداردهای زندگی تعیین میشود. رویکرد توانمندیها در این اثر از آمارتیا سن اقتباس شده است. بر اساس این رویکرد فقر فقدان توانمندیهای لازم برای رسیدن به کامیابی انسان است. زندگی طولانی، سلامت، توانایی نوشتن و محاسبه، امکان انتخاب محل سکونت و مواردی از این دست شاخصهای این رویکرد را میسازد. در رویکرد محرومیت اجتماعی فقر به معنی طرد افراد از مشارکت در زندگی اجتماعی است. در این رویکرد مشخصه افراد فقیر فاصله گرفتن از گروههای عمده اجتماعی و به حاشیه رانده شدن است. رویکرد مشارکتی به معنی تعریف فقر از منظرگاه فقرا است. بنابراین از این منظر واحد و استانداردهای مشخصی برای تعریف فقر وجود ندارد.
این کتاب عوامل اصلی فقر عمومی را از اثر گالبرایت اقتباس کرده است. با این حال بر اساس این کتاب ویژگیهای افراد فقیر عبارت است از نبود درآمد و دارایی برای رفع نیازهای اولیه، ناتوانی افراد در بیان حقوق خود در چارچوب جامعه و موسسات دولت و در نهایت آسیبپذیری از عوامل متعدد.
از نظر این کتاب سیاستهای کلاسیک مبارزه با فقر شامل مواردی همچون ثبات اقتصاد کلان، اصلاحات ساختاری شامل بخش مالی، تجاری و سیستم مالیات، اصلاحات کشاورزی، اصلاحات بازار کار و توسعه زیرساختها میشود. با این حال بخش عمدهای از این کتاب به تاثیر حکمرانی خوب بر کاهش فقر میپردازد. به عبارت سادهتر اصلاحات نهادی اصلیترین شیوه پیشنهادی این کتاب به عنوان سیاست کاهش فقر است.
«حکمرانی از طریق عوامل پیچیده و غیرمستقیمی مانند فساد بر رفاه و کیفیت زندگی افراد تاثیر میگذارد […] حکمرانی بد باعث کاهش نرخ رشد درآمد و سرمایه انسانی میشود و سرعت اتمام منابع طبیعی را افزایش میدهد […] بنابراین حکمرانی ضعیف و فاسد از جوانب مختلف، فقر را تحت تاثیر قرار میدهد». این کتاب به تفصل تاثیر هرکدام از شاخصهای حکمرانی خوب بر فقر را مورد بررسی قرار میدهد که شامل فساد، حاکمیت قانون، پاسخگویی و غیره میشود. بر همین اساس استراتژی کاهش فقر از منظر نهادی عبارت است از:
- مشارکت فقرا در حکمرانی؛
- ارتقای قابلیت فقرا از طریق بهبود خدمات اساسی؛
- ایجاد فرصتهای اقتصادی از طریق افزایش میزان دسترسی فقرا به بازار؛
- تامین امنیت فقرا در برابر شوکهای اقتصادی؛
- مخافظت از فقرا در برابر فساد.
پژوهشگران این کتاب با بررسی سیاستهای کاهش فقر کشورهای کره جنوبی، مالزی و چین وجه مشترک این کشورها را اقتباس کردهاند. از نظر این نویسندگان استراتژی مشترک این کشورها عبارت است از محور قرار دادن صادرات، ثبات در اقتصاد کلان، تلاش برای ایجاد اشتغال، آموزش و تلاش برای بهبود محیط کسب و کار و سرمایهگذاری است. از نظر نویسندگان تلاش این کشورها برای انتفاع بیشترین جمعیت ممکن از فرایند رشد بخصوص در زمانی که رشد کاهش یافته است، اصلیترین استراتژی مشترک آنان بوده است.
عملکرد شفاف بخشهای اقتصادی، تاسیس موسسات و نهادهای مسئول و پاسخگو و توانمندی اجرای سیاستها نیز از راهبردهای مشترک این کشورها بوده است. علاوه بر این از نظر نویسندگان کتاب در هیچکدام از کشورهای مورد بررسی سیاست «اول رشد، سپس تزویع» وجود نداشته و سهیم شدن همگانی از منافع رشد سیاست ثابت هر سه کشور بوده است. علاوه بر این افزایش فرصتها از طریق رشد راهبرد هر سه کشور بوده است. دیگر عوامل موثر بر کاهش فقر در این کشورها را میتوان عبارت از مداخلات خاص دولت از طریق برنامههای فقرزدایی روستایی، یادگیری نهادی و سازگاری این کشورها با شرایط اقتصادی جدید، سیستم اداری پاسخگو بوده است.
این کتاب در نهایت پیشنهادهای سیاستی زیر را ارائه میکند:
- شناخت عوامل واقعی فقرزا در کشور؛
- پویایی و ارزیابی دائمی سیاستهای کاهش فقر در کشور؛
- تعیین اهداف صریح، عینی و قابل ارزیابی؛
- وجود انسجام در سیستم اجرایی، قوانین و سیاستها؛
- نهادسازی و متحول کردن نهادهای ناکارآمد موجود؛
- تعیین استراتژیهای رشد فقرزدا؛
- تعیین سیاستهای منطبق با بافت کشور و وجود ظرفیتهای اجرایی آن؛
- مداخله منطقی، محدود و کارآمد دولت در برخی فعالیتهای خاص همچون توسعه روستایی؛
آذری، مصطفی، محمد، حسنزاده و رضا میرزا ابراهیمی (۱۳۸۶)، استراتژی کاهش فقر تجربه کشورهای شرق آسیا، تهران: موسسه تحقیقاتی تدبیر اقتصاد
- نویسنده معرفی کتاب: سعید هراسانی