نویسنده کتاب: اکرم حمیدیان
کتاب «نابرابری، فقر، طرد اجتماعی» نوشته اکرم حمیدیان استادیار جامعهشناسی دانشگاه پیام نور است که در سال ۱۳۹۶ توسط نشر جامعه شناسان منتشر شد. این کتاب بیش از آنکه خط پژوهشی خاصی را دنبال کند شبیه به دایرهالمعارفی در حوزه فقر و نابرابری و طرد اجتماعی است. این کتاب در ۳۶۰ صفحه و پنج فصل تنظیم شده است. فصل اول آن به کلیات و مفاهیمی همچون نابرابری، ضریب جینی، عدالت، دولت رفاه، فقر، توسعه و بسیاری کلمات و مفاهیم دیگر میپردازد.
فصل دوم کتاب نظریههای نابرابری اختصاص دارد. در این فصل بر اساس محورهای مشخص نظریههای اندیشمندان خاص لیست شده است. محورهای اصلی نظریات در این فصل شامل رویکردهای کارکردی و تضادی است. در بخش تضاد مباحث حول نابرابری اقتصادی، نابرابری اجتماعی و علل آن میچرخد. در فصل سوم نظریههای فقر مورد مداقه قرار گرفته است. بحث اول این فصل نظریههای فقر و بخش دوم آن شامل عوامل فقر میگردد، در نهایت انتهای فصل سیاستهای کاهش فقر را تشریح میکند.
فصل چهارم این کتاب طرح اجتماعی را مورد توجه قرار میدهد. تعاریف طرد، عوامل آن و برنامههای پژوهشی مربوط به پیوند طرد و نابرابری بررسی شده است. فصل پنجم کتاب نیز به مطالعههایی موردی درباره سه جزء اصلی کتاب در ایران پرداخته است.
با توجه به دامنه وسیعی از اطلاعات کتاب در ادامه تلاش میشود خطی از روایت کتاب مورد اشاره قرار گیرد. بر اساس این کتاب نابرابری اجتماعی پیامد تقسیم ناعادلانه منابع و فرصتهای موجود جامعه است و وقتی رخ میدهد که برخی کنشگران اجتماعی نسبت به موقعیتشان در روابط اجتماعی، به طور منظم سهم بیشتری از کالاهای باارزش جامعه دریافت میکنند. از نظر کتاب نابرابری اجتماعی چهار جنبه تفاوتگذاری، رتبهبندی، ارزیابی و پاداشدهی را شامل میشود. این مفهوم صرفا شامل مولفههای اقتصادی نبوده و ابعاد سیاسی، حقوقی، اجتماعی نیز دارد. با توجه به ضرورت دستیابی به شاخصی کمی دراین باره ضریب جینی معرف میزان نابرابری در جامعه است.
درباره فقر این کتاب دو نوع فقر موردی و فقر عمومی را از یکدیگر تمیز میدهد. فقر موردی در جوامع ثروتمند یافت میشود که اکثیرت دارا و تعداد کمی فقیر را شامل میشود، اما فقر عمومی به جوامعی گفته میشود که قاعده کلی آن فقر است. چهار رویکرد به فقر عبارت است از فقردرآمدی، فقر انسانی، فقر قابلیتی و فقر چندبعدی. فقر درآمدی با اتکا به میزان درآمد افراد سنجیده میشود. فقر انسانی به دو مولفه اساسی آموزش و بهداشت اشاره میکند، بر این اساس فقر به محرومیت از آموزش و بهداشت، آسیبپذیری و در معرض خطر بودن و بیپناهی و بینوایی را شامل میشود. فقر قابلیتی برگرفته از اقتصاد دان هندیتبار آمارتیا سن است و به تواناییهای لازم برای دستیابی به کامیابی اشاره دارد. در نهایت فقرچند بعدی برای اولین بار در سال ۲۰۱۰ در گزارش توسعه انسانی جای گرفت. این شاخص شامل سه بعد سلامت (مرگ و میر کودکان و تغذیه)، آموزش (سالهای تحصیل و تعداد کودکان ثبتنام کرده در مدارس) و استانداردهای زندگی (داراییها، منزل، آب، برق، امکانات بهداشتی و سوخت) را شامل میشود.
حمدیان بر اساس نظر دامبروزیو و گرادین در توصیف طرد اجتماعی سه رویکرد فرانسوی، انگلوساکسون و رویکرد انحصاری را از یکدیگر متمایز میکند. در رویکرد اول محرومیت اجتماعی به عنوان فرایند پویای سلب صلاحیت اجتماعی دیده میشود. در رویکرد دوم جامعه دارای افرادی فرض میشود که هریک حقوق و مسئولیتهایی دارند، کسانی که از این حقوق و مسئولیت باز میمانند مطرود محسوب میشوند. در رویکرد انحصاری جامعه شامل دو گروه خودی و غیرخودی است، گروه خودی آنان که منابع را در اختیار دارند و گروه غیرخودی شامل کسانی میشود که از منابع بهرهای نمیبرند.
در تبیین نابرابری دو رویکرد کارکردی و تضاد مورد توجه حمیدیان است. از نگاه کارکردی علت وجود نابرابری این است که افراد و گروهها از ویژگیهای عموما انتسابی و کمتر اکتسابی نابرابر بهره میبرند. از این منظر نابرابری دارای کارکرد است چرا که اولا به گروههای شایسته پاداش بیشتری داده میشود و در ثانی تحرک اجتماعی برای دستیابی به موفقیت را تحریک میکند. رویکرد تضادی تاریخ را میدان مبارزه طبقاتی تعریف میکند. از این منظر نابرابری نتیجه کارکرد سالم جامعه نیست، بلکه ناشی از بهرهکشی سرمایهداران از کارگران و طبقه پرولتاریا است.
حمیدیان در این بخش از کتاب خود نظریات مجموعه متکثری از اندیشمندان درباره نابرابری را لیست میکند. بدیهی است که این توصیف از نظر اندیشمندان بسیار خلاصهوار و در حد یک تا دو پراگراف برای هر اندیشمند است که بنابراین نمیتوان آن را جامع دانست. در نهایت کتاب درباره علل نابرابری به توضیح بحث میپردازد. به نظر میآید از نظر کتاب پایههای اصلی نابرابری شامل چهار مجموعه سرمایه مالی، اطلاعات، علم و رسانه برای حمایت و انتقال اطلاعات است.
در بخش نظریههای مرتبط با فقر کتاب پنج نوع نظریه شامل نظریههای فردمحور (تبیین فردگرایانه)، نظریههای ساختارمحور، نظریههای فرهنگی، نظریههای جغرافیا محور (رویکرد فضایی)، نظریه طرد اجتماعی و نظریه چرخه محرومیت را شامل میشود. علاوه بر این نظریههای اقتصاد محور نیز بخشی از این کتاب است.
این کتاب بر اساس تقسیمبندی قانعیراد در بخش سیاستهای کاهش فقر دو استراتژی رفاه اجتماعی و توسعه اجتماعی را از یکدیگر تفکیک میکند. جدول زیر این دو رویکرد را با یکدیگر مقایسه میکند:
شاخص و روابط | رفاه اجتماعی | توسعه اجتماعی |
شاخصها | آموزش، بهداشت، اشتغال، مسکن، تامین اجتماعی، امید زندگی | سرمایه اجتماعی، همبستگی اجتماعی، توسعه حوزه عمومی، عدالت و برابری، فقدان طرد اجتماعی، انسجام محلی، صلح و آرامش، امید زندگی، تکثرگرایی |
تمایز پذیری | نیازهای فردی و مادی | نیازهای جمعی و معنوی |
اهداف | کمکهای درآمدی | یاری و حمایت از مردم برای افزایش مهارتها |
تمرکز | فرد | فرد در درون خانواده و اجتماع |
روش | متمرکز و غیرشخصی | مشارکت محلی و یاری متناسب با فرد |
مقاصد | حمایت مالی برای کاهش فقر | کاهش فقر در ضمن توسعه مهارتهای مشارکت |
سنجههای موفیت | ارائه حمایت مالی به طور وسیع و کارا | کار پایدار، حمایت برای مشارکت شغلی، حمایت مالی سریع، کارا و پاسخدهنده |
استعاره | ماهی دادن | آموزش ماهیگیری |
عاملیت اجرا | دولت | دولت و بخش سوم |
مسئله اصلی | فقدان درآمد و شغل | فقدان مهارت، توانایی و اعتماد به نفس |
کتاب در فصل چهارم به تشریح طرد اجتماعی میپردازد. اگرچه کتاب تعریف واحدی از طرد اجتماعی اجتماعی ارائه نمیدهد اما ۱۷ تعریف از نظریهپردازان متفاوت ارائه میکند. عناصر طرد اجتماعی از منظر کتاب شامل چندی بعدی بودن، پویایی، جمعی، رابطهای، ناگهانی میشود. منظور از پویایی در این میان به ماهیت متغیر طرد اجتماعی اشاره دارد. رابطهای بودن اشاره به این موضوع دارد که طرد در ارتباط با دیگران و در سطح امکان نابرابر نفوذ، قدرت یا منابع قابل تعریف است.
کتاب انواعی از طرد که شامل رتبهبندی نیز میشود را لیست میکند: طرد کامل، جزئی، ادغام نامطلوب، طرد انتخابی، طرد اولیه، طرد متوسط، طرد پیشرفته و طرد شدید. لازم به ذکر است هر این دستهبندیها از منابع متفاوتی اقتباس شده است.
حمیدیان عوامل مختلفی را بر طرد تاثیرگذار میداند. جمعیت (برخی گروههای اجتماعی بیشتر در معرض طرد هستند و ساختار جمعیتی امکان طرد را بیشتر و کمتر میکند)، مهاجرت، آموزش، سلامت، محیط زندگی، سرمایه اجتماعی، حمل و نقل و در نهایت سیاستگذاری (برای مثال سیاستهای اعیانی سازی) عاملان اصلی شکلگیری طرد هستند.
کتاب در نهایت در فصل پنجم خود سه مطالعه مختلف در ایران و در سطح خردتر اصفهان و خرمآباد را مورد بررسی قرار میدهد.
حمیدیان، اکرم (۱۳۹۶)، نابرابری، فقر، طرد اجتماعی، تهران: انتشارات جامعهشناسان
- نویسنده معرفی کتاب: سعید هراسانی