نویسنده کتاب: مارک هانری پاول
این کتاب برگزیدهای از مقالاتی است که در نشست بینالمللی «فقر و پیشرفت» ارائه شده که یونسکو با همکاری دانشگاه ملل متحد از ۱۷ تا ۲۱ نوامبر ۱۹۸۶ در پاریس برگزار کرده است. اهداف اصلی این نشست تعمیق شناخت سازوکارهای اجتماعی(اعم از نهادی یا ساختاری) کاهش پیوسته سطح زندگی، افزایش پدیده حاشیهنشینی و طرد برخی از گروههای اجتماعی، روشنی افکندن بر نقش بالقوه و خلاق ارزشهای اجتماعی، فرهنگی و … در فرآیند توسعه و همچنین در فرآیند رشد اجتماعی و انسانی بوده است. در جریان این نشست، شرکتکنندگان، اگرچه از تجربیات متفاوت برخوردار بوده و از مناطق جغرافیایی گوناگون بودند، نیاز تعاریف مفاهیم پیشرفت، فقر و توسعه را قبل از آغاز هر نوع بحثی احساس کردند. علاوه بر این، بررسی پیوندهای مکمل یکدیگر با اشکال موجود بین توسعه و رشد بهمنظور پیشنهاد ابزار مؤثری جهت تقلیل نابرابریهای اجتماعی، از جمله اهداف دیگر این کتاب میباشد.
کتاب پیشِ رو مشتمل بر دو بخش و شش فصل است. چهار فصل اول که ذیل بخش یکم قرار گرفتهاند، بر رابطه دیالکتیکی میان پیشرفت و فقر و ارتباط آنها در تمدنها و فرهنگهای گوناگون، رابطه آن دو با ارزشهای فرهنگی و معنوی، توسعه یا کاهش پیوسته سطح زندگی و مسئله حاشیهنشینی و بالاخره، مسئله حاشیهنشینی متمرکز شدهاند. فصل پنجم نیز دو مثال مبارزه ملی علیه فقر را در کشورهای چین و هند مورد بررسی قرار داده و در فصل ششم نیز به اثرات اجتماعی توسعه غیر جامع و نامتعادل در آفریقا، مصر و برزیل توجه شده است.
بخش اول کتاب را میتوان بررسی علائم مشخصه پدیده فقر، کاهش پیوسته سطح زندگی و افزایش پدیده حاشیهنشینی برای درک بهتر مسئله توسعه، تلقی کرد. در این بخش، بر خصلت چندبعدی فقر و پیشرفت، تأکید شده و درعینحال، تعریفی از آنها ارائه شده که از فرهنگ و جامعهای به فرهنگ و جامعهی دیگر کاملاً متفاوت است. در این بخش، توسعهای توصیه میشود که با ارزشهای حقیقی هستی سازگار باشد و در آن فقرا، که تعدادشان هر روز در کشورهای درحالتوسعه و صنعتی بیشتر میشود، بتوانند از بنیانیترین حقوق بشر که همانا آموزش و اشتغال است، برخوردار شوند. بررسیها به سیاستها و استراتژیهای توسعهای اشاره دارند که کاهش رشد پدیدههای حاشیهنشینی طرد و کاهش پیوسته سطح زندگی را مورد توجه قرار دادهاند. در این بخش همچنین نشان داده میشود که نابرابریها نهتنها کاهش نیافته، بلکه در آینده نیز گرایش به افزایش دارد. درواقع، تحولات اجتماعی و اقتصادی به تولد گروهی از مطرودین و حاشیهنشینها انجامیده است که آنها را «فقرای جدید» مینامند. این افراد فقیر درواقع قربانیان بحران اقتصادی و اثرات انقلاب تکنولوژیک هستند که نهتنها حاشیهنشینان بلکه توده بزرگ جمعیت فعال را نیز تهدید میکنند.
بخش دوم این کتاب نیز جُنگی از تجربههای ملی عینی و اندیشههای تئوریک یا عملی پیرامون مبارزه علیه فقر یا کاهش پیوسته سطح زندگی و توسعهنیافتگی است. تنوع و کثرت وضعیتهای ارائه شده و نیز راهحلهایی که برای آنها در نظر گرفته شده است، مشحون از اطلاعات، توصیهها و هشدارهای مفید است. برخی از آنها، تجربیات استراتژیهای ملی توسعه علیه فقر را در اختیار مخاطب قرار میدهند. برخی دیگر نیز از توسعه آشکارا نامناسبی پرده برمیدارند که ثمره استراتژیهای ناهماهنگ در چارچوب و چشمانداز توسعهای کلی و جامع است. این پدیده، برخلاف نیازهای واقعی جمعیتها، آشکارا در حال گسترش است.
مارک هنری، پاول.(۱۳۷۴). فقر، پیشرفت و توسعه. ترجمه مسعود محمدی. چاپ اول، تهران: مؤسسه چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه.
- نویسنده معرفی کتاب: فاطمه نصیری