فقر در ایران: روند و ساختار ۱۳۶۵-۱۳۷۷ (۱۹۸۶-۱۹۹۸)


نویسنده کتاب: بانک جهانی منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا

این کتاب ترجمه گزارش بانک جهانی از ساختار و روند رو به رشد فقر در ایران است. این گزارش به ارزیابی روند فقر در ایران بین سال‌های ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۷ می‌پردازد. همچنین درباره سنجش ویژگی‌های معین خانواده‌های فقیر و ارزیابی موارد هزینه‌های عمومی در بخش‌هایی نظیر آموزش و یارانه‌های خاص مصرف‌کنندگان است. تعریف فقر در این گزارش بر پایه میزان درآمد یا به عبارتی هزینه‌های مصرف سرانه است. هدف این گزارش ارزیابی تأثیر یارانه‌های خاص در فقر است و به دنبال دستیابی کامل به خط‌مشی جامع توسعه اجتماعی نیست.

این گزارش در سه فصل تنظیم‌شده است. فصل اول مباحثی در رابطه با روند فقر در دوره ۱۳۷۷- ۱۳۶۵ شامل زمان شروع تغییرات سریع اقتصادی در ایران پس از پایان جنگ طولانی با عراق، برنامه‌های اصلاحات و بازسازی بلندپروازنه بعد از ۱۳۶۹ و بحران‌های اقتصادی و نتایج معکوس برنامه اصلاحات در دهه هفتاد را مطرح می‌کند. بررسی‌ها بر مبنای اطلاعات چهار دوره (۱۳۶۵-۱۳۶۹- ۱۳۷۳- ۱۳۷۷) از مطالعات درآمد و هزینه‌های خانوار که هرسال توسط مرکز آمار ایران اجرا می‌شود صورت گرفته است.

برخی از یافته‌های اصلی روند فقر در ایران بدین شرح است: فقر از سال ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۷ با افزایش درآمد کاهش‌یافته است. به لحاظ مکانی، کاهش فقر در مناطق شهری به‌مراتب بیشتر از مناطق روستایی بوده است.

فصل دوم تحت عنوان «ویژگی‌ها و پویایی فقر» به بحث درباره ساختار فقر در ایران می‌پردازد. در این فصل کلیه ابعاد فقر و روابط بین آن‌ها موردبحث قرارگرفته است. این ابعاد ویژگی‌های اجتماعی- اقتصادی فقر (سن، جنس، اندازه خانوار، محیط خانوار، محل اقامت) و رابطه بین فقر و آموزش و وضعیت بازار کار را شامل می‌شود. همچنین با استفاده از مجموعه داده‌های مکمل، تصویری از ساختار دینامیک فقر به نمایش درآمده است.

نتایج این بخش عبارت از: آموزش شاخص اصلی فقر است. فقر با افزایش سطح تحصیلات به‌طور قابل‌ملاحظه‌ای کاهش می‌باید و عملاً در خانواده‌هایی که سرپرستشان تحصیلات عالی دارند فقر مشاهده نمی‌شود. فقر عمدتاً در خانواده‌های پرجمعیت شایع است. فقر در خانواده‌های جوان بیشتر از خانواده‌های مسن است. در مناطق روستایی خانواده‌هایی که سرپرست زن دارند در مقایسه با خانواده‌هایی که سرپرست مردم دارند در معرض فقر بیشتر هستند. بیکاری ریسک فقر را افزایش می‌دهد اما بخش اعظمی از فقرا در خانواده‌هایی هستند که سرپرست شاغل دارند. شاغلین بخش خصوصی بیش از بخش عمومی در معرض فقر قرار دارند. فقر در مناطق غرب و شرق بسیار حادتر است. نیمی از فقر در ایران مربوط به فقر دائمی است.

در فصل سوم با عنوان «حمایت از فقیران- آموزش و یارانه‌های مصرف‌کننده» دو رکن اساسی سیاست‌گذاری ایران در دستیابی به عدالت اجتماعی یعنی مصارف عمومی در امر آموزش و یارانه‌های مصرف‌کنندگان را مورد ارزیابی قرار داده است.

برخی از یافته‌های اصلی این بخش عبارت از: مزایای هزینه‌های عمومی در آموزش‌های ابتدایی به‌طور مقدماتی فقرا را بهره‌مند می‌سازد. یارانه‌های مصرف‌کننده (انرژی، مواد غذایی و دارویی) گروه‌های ثروتمندتر را بیش از گروه‌های فقیر بهره‌مند می‌سازد. یارانه‌های مصرف‌کننده در کاهش فقر مؤثر است اما نظام کارآمدی نیست.

بانک جهانی منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا (۱۳۸۴) فقر در ایران: روند و ساختار ۱۳۶۵-۱۳۷۷ (۱۹۸۶-۱۹۹۸) مترجم صابر شیبانی، تهران سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور معاونت امور مالی، مالی و منابع انسانی، مرکز مدارک علمی، موزه و انتشارات.       

  • نویسنده معرفی کتاب: راضیه شیخ رضایی

کتاب‌ها

کاهش فقریارانه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *