نوسنده کتاب: سجاد مظفریزاده
نویسنده کتاب با تحصیلات حقوق و جرمشناسی این کتاب را در خصوص فقر و بزهکاری نوشته است اما کلیات کتاب نشان از آن دارد که بیش از نیمی از کتاب به فقر از دیدگاه آموزههای اسلامی و قرآن پرداخته است. بخشیهایی از کتاب نظریات و اندیشههای جامعهشناسی در خصوص فقر و انحرافات اجتماعی را بیان میکند و در آخر فقر از منظر روانشناسی را مرور کرده است. این کتاب عمق تحلیلی، نظری و یا تجربی کافی ندارد و حتی از لحاظ فهرست منابع نیز ضعیف است. در هر صورت کتاب دارای هفت فصل است که توضیح آن در ادامه میآید.
فصل اول کتاب با عنوان آشنایی با فقر و ریشههای آن، به این میپردازد که فقر و درآمد ناکافی یکی از مشکلات جهانی در تمام کشورهای جهان است و حتی کشورهای توسعه یافته نیز دارای جمعیت فقیر در برخی از مناطق خود هستند. سپس آمار و ارقامی از میزان فقر و سرقت در کشورها ارائه شده است.
فصل دوم با عنوان معناشناسی فقر و انحرافات اجتماعی به تعاریف متنوع و متعدد جامعه شناسان از فقر میپردازد و سپس انحرافات اجتماعی از منظر آلبرت کوهن تشریح شده است. در خصوص ارتباط فقر و انحراف، دو سطح از تبیین یعنی سطح خرد و کلان توضیح داده شده است. در تبیین سطح خرد به کجروی و در سطح کلان ارتباط بین فقر با ساخت کلان سیاسی، اقتصادی و اجتماعی پرداخته شده است. در ادامه برای توضیح انحرافات اجتماعی نظریههای بیهنجاری دورکیم، نظریه انتقال فرهنگی ساترلند و نظریه برچسبزنی مرور شده است. سپس شکلهایی از انحرافات مثل اعتیاد، سرقت، زوال خانواده، خودکشی و … توضیح داده شده است.
عنوان فصل سوم، ارتباط فقر با انحراف از دیدگاه آموزههای دینی است. ضرورت چنین مبحثی از نظر نویسنده این است که بر اساس آموزههای اسلام، فقر نه تنها کردار و رفتار افراد فقیر تأثیر منفی دارد بلکه حتی بنیادهای فکری و اعتقادی را نیز مضطرب و لرزان میکند. سپس نویسنده با استناد به آیات و احادیث به این میپردازد که هر آنچه جامعه شناسان گفتهاند، پیش از آن در آموزههای اسلامی بوده است و نتیجه هردو این آموزهها این است که فقر موجب حقارت و کجروی فقیر میشود.
فصل چهارم به ارتباط فقر با حاشیهنشینی و معضل بزهکاری میپردازد. نویسنده با مرور پژوهشهای پیشین و نظریات علوم اجتماعی چنین نتیجه گرفته است که در مناطق حاشیهنشین با توجه به فقر جمعیت، فقر فرصت تحصیل و مطالعه، کار و رشد استعدادها، خانوادهها بیش از پیش فقیر و بیبضاعت میشوند و این موجب اختلاف در سطح درآمد و فرهنگ شده که از علل پریشانی خانوادهها و بزهکاری فرزندان است.
عنوان فصل پنجم، تکدی گری در آموزههای قرآن است که نویسنده با اتکا به آیات به این میپردازد که فقر عامل تکدی گری است و قرآن دو راه پیش روی حل این معضل قرار داده است: یکی دادن مال و غذا به گدایان و دیگری آموزش کار و تعاون مؤمنان است.
فصل ششم رابطه فقر و خشونت را در نظریات جامعهشناسی و پژوهشهای خارجی و داخلی بیان میکند.
فصل هفتم با عنوان فقر و بهداشت روانی از دیدگاه دین و روانشناسی است که به پیامدهای جسمی، فرهنگی- اجتماعی (مثل انزوا، پرخاشگری، ضعف اخلاقی، ضعف دینداری) و روانی (کاهش عزتنفس و اختلالات روانی) فقر بر بهداشت روانی پرداخته شده است.
مظفری زاده، سجاد (۱۳۹۰) فقر و بزهکاری، تهران: پندار پارس.
- نویسنده معرفی کتاب: راضیه شیخ رضایی