نویسنده کتاب: مارتین خور
جهانیشدن به یک فرآیند مشخص و بارز عصر حاضر تبدیل شده است. درحالیکه فرصتها و منافع این فرآیند، توسط حامیان و طرفداران آن مورد تأکید قرار گرفته، اما بااینحال، اخیراً موجبات نگرانیهای فزایندهای در میان بسیاری از سیاستگذاران، تحلیلگران، دانشگاهیان و نیز سازمانهای غیردولتی در جنوب و شمال فراهم آورده است. شکست کنفرانس وزرای سازمان تجارت جهانی(WTO) در سیاتل آمریکا در ۱۹۹۹ یکی از نشانههای این نگرانی است. دلایل تغییر این دیدگاه نسبت به جهانیشدن بسیار است. از میان عوامل مهم میتوان به فقدان منافع محسوس برای اغلب کشورهای درحالتوسعه اشاره کرد و علیرغم ادعاهایی که در مورد دستاوردهای عمده از طریق صادرات و کسب درآمد وجود دارد، گشوده شدن بازارها، خسارتهای ناشی از آزادسازیهای شتابان تجاری و مالی، نابرابری فزاینده ثروت و فرصتها و بروز مشکلات فرهنگی و اجتماعی، همگی حاصل جهانیشدن و عملکرد اقتصاد بازار آزاد جهانی میباشد.
این کتاب، ماهیت جهانیشدن اقتصاد، برخی جنبههای کلیدی آن(آزادسازی مالی، تجاری و سرمایه) و تحولات اخیر همراه با الزامات آن برای جنوب را مورد مطالعه و واکاوی قرار میدهد. همچنین پیشنهادها و راهکارهایی را در مورد کاهش مؤثر جنبههای منفی جهانیشدن، بهویژه در مورد اقداماتی که کشورهای جنوب برای مدیریت بهتر و کاهش خطرات ناشی از جهانیشدن اقتصاد و تقابل سطوح ملی و بینالمللی میتوانند انجام دهند، مطرح و ارائه مینماید. هرچند جهانیشدن با پیشرفتهای تکنولوژیک از قبیل فنآوریهای اطلاعاتی و ارتباطی، تسهیل و تقویت میشود، لیکن کتاب حاضر بر این نکته تأکید میکند که فرآیند جهانیشدن در سالهای اخیر، اساساً از طریق آزادسازیهای سریع مالی، تجاری و سرمایهگذاری در سطوح ملی و بینالمللی گسترش و تعمیق یافته است.
سازماندهی کتاب شامل یک مقدمه و پنج فصل است. فصل اول بهطور اجمالی اشکال اساسی جهانیشدن شامل آزادسازی اقتصادی، تجاری، مالی و سرمایهگذاری، جهانیشدن تصمیمگیری، افزایش نابرابری و آثار جهانیشدن را به همراه ضعف جهانی جنوب در رویارویی با چالش جهانیشدن را از نظر میگذراند و ماهیت نامتوازن و تأثیرات روند جهانیشدن را نشان میدهد.
سه فصل بعدی، به تبیین جوانب عمده جهانیشدن اقتصادی خواهند پرداخت. بهطوریکه در فصل دوم از آزادسازی تجاری و بعضی یافتهها در مورد اثرات آن و تحولات اخیر در سازمان تجارت جهانی بحث میشود. در این فصل گفتهشده که شاید مهمترین جنبه جهانیشدن در عرصه تجارت برای کشورهای درحالتوسعه را بتوان در کاهش مداوم ارزش کالاهای صادراتی آنها و انتقال حجم عظیمی از منابع حیاتی این کشورها بهدلیل تغییر شرایط تجاری و نوسان درآمد حاصل از صادرات، تبیین نمود.
فصل سوم به بررسی آزادسازی مالی شامل دور اخیر بحرانهای مالی، مخاطرات جریانهای کوتاهمدت و فرار سرمایه، واکنشهای نامناسب در قبال بحرانهای مالی و بدهیها، فقدان سازوکارهای تقسیم وظایف، فقدان شفافیت و قاعده در بازارهای مالی بینالمللی، ناکارآمدیهای نظام مالی جاری و در نهایت، ارائه برخی راهکارها و پیشنهادات در سطوح ملی و بینالمللی خواهد پرداخت.
مباحث فصل چهارم به بررسی مسائل آزادسازی سرمایهگذاری، ماهیت سرمایهگذاری مستقیم خارجی(FDI) تنظیم و گزینههای سیاستگذاری در پیرامون سرمایهگذاری مستقیم خارجی، تنظیم مقررات ورود و تأسیس، سیاستهای حمایت از شرکتهای محلی و اقتصاد داخلی، معیارها و موازین مدیریت تراز پرداختها، نقد ملاحظات موافقتنامههای بینالمللی سرمایهگذاری و در نهایت، ارائه راهکارهایی برای مدیریت مناسب سرمایهگذاری خارجی خواهد پرداخت.
فصل پنجم نیز به ترسیم برخی نتایج، پیشنهادها و راهکارهای کلی میپردازد. در این فصل مباحثی همچون ایجاد توازن میان فرصتها و مسائل ناشی از جهانیشدن، لزوم هماهنگی سیاستگذاری جنوب-جنوب میان کشورهای درحالتوسعه، لزوم اداره مطلوب و دموکراتیک جهانی، برقراری توازن مجدد میان کارکردهای دولت و بازار و در نهایت، جستجوی برخی راهبردهای مناسب توسعه مورد مطالعه و واکاوی قرار میگیرد.
این کتاب شامل دو ضمیمه است که ضمیمه نخست آن به بررسی روایتهای متفاوت از فقرِ کشورهای توسعهنیافته اختصاص یافته است. نویسنده معتقد است که فقر مسئلهای اجتماعی است که تعریف آن همگام با تحولات نظم جهانی تغییر مییابد. وی توضیح میدهد که هرچند در گذشته شکاف شمال- جنوب الگوی تحلیلی حاکم بر توضیح فقر بوده است؛ اما با بسط دو رهیافت جدید نظام برتون وودز و نظام سازمان ملل، اندیشمندان روابط بینالملل فقر را به مثابه یک پدیده بینالمللی تحلیل میکنند که محدود به مطالعات جهان سوم و سیاستهای تطبیقی نمیشود. وی پس از توضیح و مقایسه عناصر این تحلیلها اشاره میکند که در حالیکه در رهیافت سنتی عوامل خارجی مانند اقتصاد جهانی و سلطه کشورهای توسعه یافته عامل اصلی فقر در کشورهای جهان سوم محسوب میشده است، در نظام برتون وودز بر عوامل داخلی (مانند فقدان سیاستهای اقتصادی مبتنی بر همگرایی با اقتصاد جهانی) تاکید میشود و در مقابل در رهیافت نظام سازمان ملل بر هر دو عامل داخلی و خارجی تاکید میشود.
خور، مارتین.(۱۳۸۶). جهانیشدن و جنوب. ترجمه احمد ساعی. چاپ دوم، تهران: نشر قومس.
- نویسنده معرفی کتاب: فاطمه نصیری