طرحی برای مبارزه با فقر جهانی


نویسنده کتاب: گونار میردال

این کتاب با نام اصلی «چالش فقر جهانی؛ طرحی برای مبارزه با فقر جهانی» در سال ۱۹۷۰ منتشر شده است و در واقع دنباله‌رو و مکمل کتاب قبلی نویسنده تحت عنوان «درام آسیایی» است. در این کتاب به سیاست‌های لازم برای اجرای برنامه‌های توسعه در کشورهای فقیر پرداخته می‌شود. سرزمین‌هایی که نویسنده در این کتاب از آن سخن می‌گوید به کشورهای جنوب شرق آسیا، هند و پاکستان محدود می‌شود. کتاب در ۴ بخش اصلی که به ۱۵ فصل جزئی‌تر تقسیم شده‌اند، تدوین شده است.

در بخش نخست بحثی درباره روش پرداختن به مسئله فقر در کشورهای عقب‌مانده صورت می‌گیرد. نویسنده روش کلاسیک کشورهای پیشرفته در مقابل کشورهای فقیر را نقد می‌کند که طبق آن فقر و عقب‌ماندگی در این کشورها به عوامل نژادی، فرهنگی و جغرافیایی ارتباط داده می‌شد. در مقابل نویسنده با روش‌های پس از جنگ جهانی دوم نیز که راه رشد کشورهای فقیر را به کلی متفاوت با کشورهای پیشرفته ترسیم می‌کنند و تلاش برای رسیدن به رشد اقتصادی را تحمیل کشورهای مرکز می‌دانند، نیز مخالف است و آن را نقد می‌کند. نویسنده معتقد است حتی استفاده از عبارت کشورهای در حال توسعه به جای کشورهای عقب‌مانده مبتنی بر نوعی خوش‌بینی است که در صدد انکار واقعیات است. در مقابل بر اتخاذ روش علمی و مبتنی بر واقعیت این کشورها تأکید می‌کند.

در بخش دوم تحت عنوان «نیاز به اصلاحات اساسی» به سیاست‌هایی که واقعاً مورد نیاز کشورهای عقب‌مانده است، پرداخته می‌شود که باید به صورت داخلی اتخاذ شود. مهم‌ترین سیاستی که نویسنده در این راستا اجرای آن را به کشورهای در حال توسعه پیشنهاد می‌کند کاهش میزان نابرابری‌ها در این جوامع است. نویسنده استدلال می‌کند بر خلاف نظریات رایج و غالب، چنین نیست که رشد اقتصادی و برابری لزوماً مانعه‌الجمع باشند. آن نوع رشد اقتصادی که منافع آن در جیب اقلیتی برخوردار می‌رود، به این امید که در سرمایه‌گذاری‌های آتی شرایط رشد بیشتر را فراهم سازد، در کشورهای عقب‌مانده ممکن نیست، زیرا اکثر پس‌اندازها در این کشورها به شکل فرار سرمایه از کشور خارج می‌شود. علاوه بر این بحران‌ها و معضلات اجتماعی ناشی از نابرابری لزوم اتخاذ سیاست‌های توزیعی در این کشورها را پررنگ‌تر می‌سازد. در ادامه این بخش مباحثی درباره کشاورزی در کشورهای عقب‌مانده و راهکارهای بهبود وضعیت کشاورزی این کشورها پیشنهاد می‌شود. در این بخش هم‌چنین سیاست‌گذاری‌های جمعیتی در کشورهای عقب‌مانده، مسائل مربوط به آموزش و پروش و ناکارآمدی دولت‌ها مورد تحلیل و بررسی قرار می‌گیرد.

در بخش سوم تحت عنوان «مسئولیت کشورهای پیشرفته» به سیاست‌های کشورهای پیشرفته در قبال کشورهای عقب‌مانده پرداخته می‌شود. گرچه اتخاذ سیاست‌های اصلاحی در خود کشورهای عقب‌مانده از همه چیز مهم‌تر است، اما با مشکلاتی که بر سر راه این کشورها وجود دارد، اگر کمک‌های کشورهای پیشرفته وجود نداشته باشد، احتمال موفقیت بسیار کم خواهد بود. در این فصل با توجه به شکاف فزاینده بین توان صادراتی کشورهای فقیر و نیازهای وارداتی آن‌ها، به مباحث مربوط به تجارت و نقل و انتقال سرمایه پرداخته می‌شود. نویسنده تبعات و خطرات ناشی از بازپرداخت وام‌های سنگین در کشورهای فقیر را که نه تنها به رشد صادرات کمکی نکرده است، بلکه به مرور باعث افزایش نیازهای وارداتی نیز شده است، برمی‌شمرد و نشان می‌دهد این نوع رویدادهای تجاری و نقل و انتقال سرمایه باعث وخیم‌تر شدن وضعیت کشورهای عقب‌مانده گشته است.

در بخش چهارم تحت عنوان «سیاست توسعه» به اثرات سیاست در ایجاد توسعه پرداخته می‌شود و درباره امکان انجام اصلاحات بدون انقلاب در کشورهای عقب‌مانده بحث می‌شود و نشان داده می‌شود این مهم تا حد زیادی به سیاست‌های کشورهای پیشرفته که در بخش سوم تشریح شد، در مقابل کشورهای عقب‌مانده بستگی دارد. نتیجه اصلی مطالعه میردال فوریتی است که باید برای اصلاحات اساسی قائل شد. اگر این اصلاحات صورت نپذیرند، نه تنها در توسعه اوضاع اقتصادی کشورها رکود ایجاد خواهد شد، بلک بر میزان نابرابری و فقر توده‌ها نیز افزوده خواهد شد.

میردال، گونار (۱۳۵۵) طرحی برای مبارزه با فقر جهانی، مترجم بابک قهرمان، تهران: مؤسسه انتشارات امیرکبیر.

  • نویسنده معرفی کتاب: زهره نجفی

کتاب‌ها

فقرفقر جهانیکشورهای پیشرفتهکشورهای عقب‌ماندهمبارزه با فقر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *