نویسنده کتاب: آر. گایها
پژوهشهای صورت گرفته پیرامون فقر در کشورهای در حال توسعه حاکی از آن است که ناکامی در محرومیتزدایی چندان هم زاییده عدم فعالیت یا بیاعتنایی دولتها نسبت به فقرا نیست. بلکه در بسیاری از موارد این ناکامی از اقدامات نامناسب ضدفقر، درک محدود از اثرات مستقیم و غیرمستقیم این گونه اقدامات و ساختارهای ضعیف اداری ریشه میگیرد. این کتاب که گزارش فائو در توضیح این ناکامیهاست، از ترکیب معقولی از سازوکار بازار و اقدام دولت حمایت میکند و در آن نقش اصلی متعلق به ائتلافهای متشکل از روستاییان فقیر است که چه به صورت گروههای فشار و چه به عنوان همکارانی در تلاش برای کاهش فقر ایفای نقش میکنند.
هدف این کتاب عبارت است از بررسی مداخلههای مستقیم ضد فقر (مانند اصلاحات ارضی، امور عامالمنفعه، طرحهای اعتبار روستایی)، شناسایی منشأ ناکامی این مداخلهها و ارائه اصلاحات. تجزیه و تحلیلهای انجام شده در این گزارش بازتاب این باور است که احتمال ندارد مداخلههای منقطع و مجزا بر فقر روستایی تأثیر بگذارند و به جای آن بر وجود مجموعهای از مداخلههای همزمان و کاملاً هماهنگ در خصوص زمین، نیروی کار، و بازارهای اعتباری تأکید میکند. این کتاب در ۱۱ فصل تنظیم شده است که در ادامه رئوس مطالب مطرح شده در هر فصل را به اختصار بیان میکنیم.
فصل نخست به مقدمه و طرح کلیات اختصاص دارد. در فصل دوم به مسائل مفهومی و سنجشی در تجزیه و تحلیل فقر، به ویژه ابعاد رفاهگرا و غیررفاهگرا مربوط به سطوح زندگی، آستان فقر، مقیاس همارزی، اختلافهای درون خانواری و شرایط تفوق پرداخته میشود.
در فصل سوم رابطه میان رشد اقتصادی و فقر روستایی مورد بررسی قرار میگیرد. این عقیده که احتمال ندارد رشد قابل حصول به خودی خود تأثیری در فقر به جا گذارد مطرح و به این علت اثبات میشود که حتی با افزایش درآمدها در کل، باز هم هسته سخت و محکمی از فقر همچنان پابرجاست. در این فصل برخی عوامل تعیینکننده تقریبی فقر مورد شناسایی قرار میگیرند و اهمیت نسبی آنها بررسی میشود.
فصل چهارم بر چشمانداز کلی مداخلههای مستقیم ضد فقر و دلایل منطقی زیربنایی آنها، یعنی دلایل منطقی و صورتهای مداخلههای ضد فقر و نیز زمانبندی و تأمین مالی آنها و دیگر موارد مرتبط در زمینه سیاستها مورد بحث و بررسی قرار میگیرند.
در فصل پنجم دلایل منطقی مربوط به اصلاحات ارضی (توزیع مجدد زمین، اصلاحات اجارهداری و حق مالکیت زمین) مورد بررسی قرار میگیرند، عملکرد این اصلاحات ارزیابی میشوند و در مخالفت با برخی ناهنجاریها دلایلی مطرح میشود. این موضوع که آیا سازوکار بازار را میتوان با کمترین مداخله دولت تلفیق کرد، به طور انتقادی بررسی میشود. در این فصل تصریح میشود که احتمال این که دسترسی به زمین یا امنیت اجارهداری بهخودیخود بتواند انتظارات مربوط به درآمد را برای کشاورزان فقیر افزایش دهد، وجود ندارد، مگر آنکه دسترسی به اعتبار نیز تأمین شود.
در فصل ششم در پرتو توصیف رقابت انحصارگرایانه بازارهای اعتبار روستایی، دلایل مربوط به شکست طرحهای اعتباری یارانهدار مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرند و نقش مناسبتر مداخله دولت که برای غلبه بر ضعفهای اطلاعاتی و کاهش هزینههای معاملاتی طراحی شده، به روشنی بیان میشود.
در فصل هفتم بر اساس چهارچوبی جامع، با ارائه پیشنهادهایی برای افزایش هزینه-کارایی فرودستان و مسائل مربوط به آنها مورد ارزیابی و پیگیری قرار میگیرد. در فصل هشتم نقش یارانههای مواد غذایی به عنوان صورت از شبکه ایمنی به طور انتقادی مورد ارزشیابی واقع میشود.
در فصل نهم بر نقش سرمایه انسانی در کاهش فقر تمرکز میشود. اگرچه سرمایه انسانی برای شکلگیری نیاز به زمان دارد و پس از گذشت مدت زمانی منافعی از آن عاید میشود، با این همه این سرمایه مؤلفه اصلی راهبردهای کاهش فقر به شمار میآید. در این فصل نقش سرمایه انسانی در پرتو شواهد تجربی اخیر بررسی شده و رهیافت ترکیب سازوکار بازار اقدام دولتی به منظور اطمینان از تخصیص کارآمد مخارج دولتی و تعیین مؤثر گروههای هدف برای آن تشریح شده است.
در فصل دهم امکانپذیری سیاسی طیف گستردهای از مداخلههای ضد فقر با در نظر داشتن تشکیل ائتلافها و نیز اثربخشی آنها مورد توجه قرار گرفته است. در فصل یازدهم نیز نتیجهگیریهای اصلی از یک دیدگاه گستردۀ سیاستها کنار هم قرار گرفتهاند و مشاهداتی در خصوص نیازمندیهای دادهها برای نظارت بر تغییرات فقر روستایی به آنها افزوده شده است.
گایها، آر. (۱۳۷۸) طراحی راهبرد کاهش فقر در نواحی روستایی، مترجم عبدالرسول مرتضوی، تهران: وزارت جهاد سازندگی، مرکز تحقیقات و بررسی مسائل روستایی.
- نویسنده معرفی کتاب: زهره نجفی