فقر و محیط‌زیست، درک رابطه‌ها در سطح خانوار


نویسنده کتاب: بانک جهانی

کتاب «فقر و محیط‌زیست، درک رابطه‌ها در سطح خانوار» گزارشی از بانک جهانی است که میلاد رستمی آن را ترجمه کرده است. این کتاب به صورت مشخص به ارتباط فقر و محیط‌زیست می‌پردازد و تأثیر متقابل این دو بر یکدیگر را نشان می‌دهد. به عبارت دیگر نه‌تنها فقرا بیشتر از سایر گروه‌های اجتماعی موجب تخریب محیط‌زیست می‌شوند، بلکه فرسایش دائمی محیط‌زیست منجر به ایجاد فقرهای دوره‌ای و مزمن بخصوص در کشورهای فقیر می‌شود. این کتاب در پنج فصل و ۱۲۵ صفحه تنظیم شده است.

فصل اول کتاب کاهش فقر را یک موضوع سه‌بعدی می‌داند که شامل جلوگیری از عمیق‌تر شدن فقر، توانمندی برای خروج از فقر و جلوگیری از فقیر شدن افراد در آستانه می‌شود. داده‌های کتاب نشان می‌دهد در سطح کلان پیوندهای عمیقی میان فقر و تخریب محیط‌زیست وجود دارد. فشار جمعیتی کشورهای فقیر در مراتع و جنگل‌ها بیش از سه برابر کشورهای پیشرفته است و در حالی که در کشورهای پیشرفته سالانه یک‌دهم درصد جنگل‌ها افزایش می‌یابند، در کشورهای کم‌درآمد پنج‌دهم درصد از آن کاسته می‌شود. این موضوع خود را در دسترسی به منابع زیرساختی طبیعی همچون آب نشان داده و نتیجه آن می‌شود که میزان مرگ‌ومیر کودکان زیر پنج سال در کشورهای فقیر ۱۸ برابر کشورهای پردرآمد باشد.

به طور کلی فصل اول، چهار متغیر برای تغییر رفاه برمی‌شمارد که شامل تغییر در داشته‌های امتیازی، تغییر بازدهی این داشته‌ها، تغییر مؤلفه نامتعین بازدهی‌ها و تغییر درآمد برون‌زا می‌شود. از نظر این فصل تغییرات زیست‌محیطی اساساً بر همه این متغیرها تأثیر می‌گذارد. برای مثال «وجود تله‌های فقیر بیشتر در خانواده‌هایی دیده می‌شود که متکی بر امتیازات طبیعی محلی هستند. در این‌گونه موارد بازدهی امتیازات اغلب درون‌زاست. برای مثال در میان چوپانان کوچندِ نواحی اتیوپی، منافع ناشی از پرورش چارپایان متکی به تعداد گله بود، بنابراین اگر تکانه‌های بیرونی موجب کاهش تعداد گله به زیر آستانه خاصی شود، این پرورش‌دهندگان یکجانشین شده و نمی‌توانند مزیت اصلی خود (چارپایان) را افزایش دهند».

در فصل دوم منابع طبیعی محلی، فقر و تخریب مورد بررسی قرار می‌گیرد. بر اساس این فصل منابع طبیعی، منبع درآمد مهمی برای برخی خانوارها هست. از طرف دیگر رشد اقتصادی به‌خودی‌خود موجب کاهش استفاده از منابع طبیعی در مناطق روستایی نشده و نیازمند اجرای سیاست‌های مشخصی است. نکته جالب آنکه بر اساس یافته‌های کتاب برخی گزاره‌های غیر یکسان در نبود نهادهای قوی حکمرانی نقش واحدی ایفا می‌کنند، برای مثال همان‌طور که نبود بازار در برخی مناطق به تخریب محیط‌زیست منجر می‌شود، وجود بازار نیز در بخش‌های دیگر همین نتیجه را دارند. نکته مهم آن است که برنامه‌های حفاظت از محیط‌زیست و فقرزدایی می‌توانند هم‌افزا باشند اگر سیاست‌گذاران به صورت آگاهانه به این سمت حرکت کنند، در غیر این صورت این جریان‌های مجزا کمکی به یکدیگر نمی‌کنند.

فصل سوم برآیندهای سلامت و پاتوژن‌های زیست‌محیطی مورد بحث است. در این فصل عوامل مختلفی همچون تأثیر آلودگی‌های محیطی بر سلامت خانوار، سوءتغذیه، مرگ‌ومیر کودکان ناشی از عوامل متعدد و غیره مورد بحث قرار می‌گیرد. نتیجه کلی فصل آن است که سیاست‌های معطوف به بهبود سلامت و بهداشت نیازمند نگاه‌های کلان‌تر و سیستمی به محیط، آموزش، تغذیه و غیره است. بنابراین برنامه‌های اجرا شده نیز باید به جای هدف قرار دادن خانوار، اجتماعات فقیر را به صورت کلی هدف‌گیری کنند. بخشی از این فصل به طور کلی به موضوع تأثیر زیست‌توده (بیومس) بر سلامت متمرکز است و تردیدهایی در برنامه‌های مربوط به این سوخت‌های طبیعی وارد می‌کند.

فصل چهارم با عنوان «رفاه خانوار و اصلاحات سیاستی» به مجموعه‌ای از مطالعات موردی همچون خلق حقوق مالکیت مشترک (نامیبیا و نپال)، تقویت حقوق مالکیت خصوصی (چین)، ایجاد مشوق‌هایی برای مدیریت بهتر منابع محیطی (فیلیپین)، ایجاد بازارهای تازه برای خدمات محیطی و افزایش دسترسی به خدمات (نیکاراگوئه) پرداخته شده است. به طور کلی این برنامه‌ها دو راهبرد «تفویض اختیار کنترل و مدیریت منابع محیطی به اجتماعات محلی» و «برنامه‌های پرداخت پول به عنوان مشوق اقتصادی مستقیم برای خانوار» را در مواجهه با بهبود مدیریت منابع محیطی را مشخص می‌کند. به طور کلی تمام این برنامه‌ها باعث انتفاع فقرا شده است، اگرچه در برخی برنامه‌ها حتماً این انتفاع از سایر گروه‌ها بیشتر نبوده است.

فصل پنجم به عنوان نتیجه‌گیری موارد پیش‌تر مطرح شده را تکرار و بیان می‌کند فقرا از لحاظ درآمد و مصرف به منابع محلی وابسته هستند، برای برنامه‌های سلامت باید یک رویکرد کلان و سیستمی را مورد توجه قرار داد. علاوه بر این فقرا مایل هستند در برنامه‌های مدیریت منابع مشارکت کنند به شرط آنکه به صورت مشخصی از آن منتفع شوند. این موضوع از آن جهت مهم است که تضمین چنین امری بسیار پیچیده است.

بانک جهانی (۱۳۹۶)، فقر و محیط‌زیست، درک رابطه‌ها در سطح خانوار، ترجمه میلاد رستمی، تهران: پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات.

  • نویسنده معرفی کتاب: سعید هراسانی

کتاب‌ها

خانوارفقر و محیط‌زیستفقرزداییمحیط زیست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *