نویسنده کتاب: جفری د ساکس
کتاب «پایان تهیدستی و امکانات اقتصادی دوران ما» یکی از کتابهای تاثیرگذار در حوزه فقر شناخته میشود. اهمیت این کتاب بیش از هرچیز بخاطر نویسنده آن جفری ساکس مشاور کوفی عنان و همچنین بسیاری از کشورهای درحال توسعه جهان است. این نویسنده بنا بر ادعای خود از کشور حداقل ۹۰ درصد مردم جهان بازدید داشته و مطالعات علمی و مشاورهای او یافتههای فراوانی درباره راههای غلبه بر فقر «در زمان خودمان» ارائه میکند. قالب این کتاب همانند بسیاری کتابهای دیگر (از جمله جهانیسازی فقر و نظم نوین جهانی) شامل یک چشمانداز نظری، تجربه کشورهای در حال توسعه، رابطه کشورهای بیشتر توسعه یافته با آنها و در نهایت ارائه راهکارها است.
این کتاب در ۵۷۲ صفحه و هجده فصل تدارک دیده شده است و مصداقهای از کشورهای مختلف شامل مالاوی، بنگلادش، هند، چین، بولیوی، لهستان، روسیه و غیره را ارائه میکند. ساختار کلی کتاب را میتوان در چهار بخش طبقهبندی کرد. بخش اول (فصل اول) تصویری سریع از جهان امروز ارائه میدهد، بخش دوم دلایل فقر و توسعهنیافتگی و ناکامی علم اقتصاد در این مسیر را تشریح میکند. بخش سوم شامل ارائه مصداقها برای تصدیق مباحث نظری و بسط آنان است. از فصل یازدهم نقش سازمانهای بینالمللی، حامیان جهانی و کشورهای بیشتر پیشرفته در کاهش فقر تشریح میشود. بخش چهارم درهم تنیده با بخش سوم راهحلهای غلبه بر فقر ارائه میشود.
با توجه به محدودیت این معرفی، در ادامه تلاش میشود با حذف فصول مربوط به تجربهها تتمههای نظری کتاب و راهحلها مختصراً مورد بحث قرار گیرد. فصل اول کتاب با تشریح وضعیت فقر در جهان با تاکید بر چند کشور فقیر نشان میدهد که چگونه افراد بر اثر بیماری میمیرند، کودکان تعذیهای ندارند و غیره. همچنین نشان داده میشود که کشورها و نهادهای بینالمللی چگونه از مسئولیت خود شانه خالی میکنند. کتاب سه نوع فصل شدید (مطلق)، میانه و نسبی را از یکدیگر تمیز میدهد. عدم توانایی تأمین نیازهای اساسی شامل غذا و آب و درمان از جمله این موارد است. فقر میانه تعریفی حداقلی دارد، درآمدی پایینتر از میزان متوسط سرانه درآمد خانوار و در نهایت فقر نسبی مربوط به کشورهای پیشرفته و شامل دسترسی به تفریحات و غیره میشود. پایان فصل اول آن است که مسئله اصلی توسعه رسیدن به اولین جای پا در نردبان توسعه است. کشورهایی همانند هند و بنگلادش خود را به اینجا رساندهاند و حتی اگر بسیار آهسته در حال پیشرفت هستند. «چالش نسل ما کمک به تهیدستترین تهیدستان برای رهایی از بینوایی و تهیدستی شدید است، بطوری بتوانند بالا رفتن از نردبان توسعه اقتصادی را آغاز نمایند».
فصل دوم به مروری سریع از تاریخ توسعه و رفاه اقتصادی میپردازد، زمانی که تقریباً همه انسانها به تعریف امروز فقیر بودند، سپس انقلاب صنعتی منجر به شکلگیری توسعه در کشورهای اروپا شد و این رشد آرام آرام به تمام نقاط جهان تسری پیدا کرد. البته کتاب جنگ جهانی اول و دوم را گسستی در فرایند گسترش رفاه میداند.
فصل سوم این سؤال را مطرح میکند که چرا برخی کشورها در رشد و توسعه ناکام میمانند؟ برای پاسخ به این سؤال مباحث وسیعی از جمله نبود پسانداز، دام مالی، نبود مبادله، کاهش منابع طبیعی، جابهجایی رشد جمعیت، توانمندی اجرایی پایین، فقدان نوآوری و غیره مطرح میشود. نکته مهم آن است که کتاب استدلال میکند برخی کشورهای تهیدست به دلیل باروری بالای کشت غلات مسیر رشد را سریع طی نمودهاند. از نظر جفری ساکس «دام فقر به طور اساسی یک پدیده روستایی برای کشاورزانی است که دستخوش سرگردانی در مارپیچی از افزایش جمعیت، همزان با ایستایی یا کاهش در تولید غذای سرانه شدهاند».
شاید بتوان فصل چهارم را مهمترین فصل این کتاب دانست. اقتصاد بالینی موضوعی است که جفری ساکس آن مطرح میکند. از نظر ساکس مشکل اصلی اقتصاد توسعه آن است که آموزههای پزشکی بالینی را ندارد آموزههایی همانند اینکه جامعه یک سیستم بسیار پیچیده است، این پیچیدگی در هم تنیده ضرورت تشخیص متمایز را زیاد میکند، علاوه بر جامعه توسعهنیافته نقش منطقه و فضای بینالمللی بر آن نیز باید دیده شود، ارزیابی وضعیت برنامهها ضروری است و در نهایت آنکاه مشاوران اقتصادی همچون پزشکان باید هنجارهای استوار و اصول اختلاقی و رفتاری مشخصی داشته باشند. کتاب هفت مرحله تشخیص بالینی شامل دام تهیدستی، اقتصاد سیاسی، چارچوب مالی و دام مالی، جغرافیای انسانی، ناکارآمدی حاکمیت، موانع فرهنگی و جغرافیای سیاسی را مشخص میکند.
فصل ۱۳ ساختار سرمایهگذاریهای مورد نیاز برای پایاندادن به تهیدستی را مطرح و شش سرمایه انسانی، کسب و کار، زیرساخت، سرمایه طبیعی، نظام حقوقی (سرمایه بنیادی همگانی) و دانش را برای خروج از فقر ضروری میداند. این فصل بیان میکند که تله فقر ناشی از ناتوانی پسانداز کشورهای فقیر است، بنابراین یک کمک بینالمللی باید بخشی از کمک را مستقیم به خانواده و بخش بیشتری را مستقیم در اختیار دولت قرار دهد تا سرمایهگذاری زیربنایی انجام دهد. بخشی از این کمکها نیز باید به بنگاههای خصوصی تعلق گیرد.
فصل شانزدهم کتاب افسانههای توسعه را برمیشمارد و آنان را نادرست میداند این افسانهها شامل هدر رفتن پول، شکست خوردن پروژههای توسعه آفریقا، نبود یا کمبود دموکراسی، نیاز به ارزشهای نوین، آزادسازی اقتصادی و غیره میشود. در کتاب در فصل پایانی چهار وظیفه «نسل ما» را کمک کردن به پروراندن سیستمهای سیاسی برای یاری رساندن به بهروزی و رفاه انسان، کمک به سیستمهای اقتصادی که منابع و مزایای دانش، فناوری و تقسیم کار را در کل جهان توزیع کند، کمک به همکاری بینالمللی برای سلح دائم و در نهایت کمک به حمایت و تشویق دانش و فناوری که بر پایه خردمندی استوار و برای بهبود شرایط انسانی میداند.
ساکس، جفری د (۱۳۹۶)، پایان تهیدستی و امکانات اقتصادی در دوران ما، ترجمه احمدعلی رجایی و مهین سروری، تهران: انتشارات قلم.
- نویسنده معرفی کتاب: سعید هراسانی