نویسنده کتاب: مارتین راوالیون
کتاب «مقایسه فقر» تألیف ماترین راوالیون و ترجمه حمیدرضا اشرفزاده است که در قالب یک طرح مطالعاتی در حوزه فقر برای مرکز تحقیقات و بررسی مسائل روستایی ترجمه شده است. این کتاب گرایش اساسی اقتصادی داشته و سنجش فقر را محور اصلی خود قرار داده است. کتاب شامل چهار بخش مقدمه، مفاهم و روشهای تحلیل فقر، به کار گرفتن نظریه در عمل و نتیجهگیری و توصیهها است.
هدف تألیف این کتاب در کلمات آغازین آن به صورت صریحی مشخص شده است. «مقایسه فقر- مثل ارزیابی اینکه آیا فقر افزایش یافته است و یا کجا فقر در بالاترین حد خود قرار دارد- نوعاً در پس عدم قطعیت مفهومی و روششناختی قرار داد. در تصمیمگیری در مورد این مسئله که چه کسی فقیر است، چگونه باید رفاه فردی را مورد ارزیابی قرار داد، آیا پیمایش خانوار راهنمای قابل اعتمادی است؟ […] چه معیارهای از فقر باید مورد توجه قرار گیرد؟»
به طور کلی باید اشاره کرد که فصل «مفاهیم و روشهای تحلیل فقر» این کتاب روشهای سنجش فقر و رویکردهای آن همچون فقر مطلق، فقر نسبی، فقر ذهنی و غیره مورد بحث قرار گرفته و نحوه آماری سنجش فقر را برای مخاطب نشان داده است. در فصل «به کار گرفتن نظریه در عمل» اما نسبت هر کدام از این روشهای سنجش در برابری سیاستگذاری مورد بحث نویسنده قرار گرفته است. به عبارت دیگر از نظر نویسنده سنجش و سیاستگذاری در پیوند با یکدیگر هستند و نمیتوان این دو را مجزا از یکدیگر مورد تحلیل قرار داد.
فصل دوم کتاب به طور کامل موضوع سنجش فقر را پیگیری میکند. از نظر این فصل اگرچه تعیین این موضوع که فقر وجود دارد یا نه کار چندان سختی نیست، اما برای مقاصد متفاوت موضوع چه مقدار اهمیت دارد. «فقر هنگامی وجود دارد که یک یا چند شخص از سطح رفاه اقتصادی که طبق معیارهای آن جامعه حداقل معقول تلقی میشود، برخوردار نباشد. گفتن اینکه فقر وجود دارد، فقط گام اول است».
یکی از مباحث عمده این فصل درباره دو رویکرد رفاهگرا و غیررفاهگرا در سنجش فقر است. رویکرد رفاهگرا بر شاخص مطلوبیت کلی جامعه استوار است و از سنت بنتام بهره میجوید، در حالی که سنتهای غیررفاهگرا شاخصهای متعدد کالایی و تغذیهای شامل حدی از پوشاک، غذا و غیره را شاخص در نظر میگیرد. نکته مهم آنکه از نظر کتاب، رویکردهای رفاه گرا نیز در نهایت از شاخصهای شبیه به رویکردهای غیررفاه گرا استفاده میکنند.
بخش دیگر این فصل مفصل به موضوع پیمایش و شاخصهای آن میپردازد. رویکردهای متداول مبتنی بر سنجههای شاخص واقعی هزینه زندگی، سنجه درآمد همارز و غیره است. بخشی از کتاب متمرکز بر سنجههای جایگزین شامل مصرف واقعی برحسب معادل بزرگسال، معرفهای تغذیه، روشهای مردمشناختی میپردازد. خط فقر مطلق و نسبی، خط فقر ذهنی، خط فقر دوگانه، علاوه بر این نابرابری (منحنی لورنز) و تجزیه شاخصهای فقر به تغییر در فقر، تجزیه بخشی و غیره نیز مفصل در فصل پرداخته شده است.
فصل سوم کتاب طیف متعددی از مباحث را مورد بحث قرار میدهد. از جمله نحوه درک شیوع فقر بدون پیمایش، ارتباط دادههای مقطعی با فقر بلندمدت، بررسی بخشی فقر، ارزیابی پیشرفت پروژههای کاهش فقر، رابطه بین رشد و توزیع مجدد، بررسی وضعیت بخشهای مختلف اقتصاد در کاهش فقر، تأثیر افزیش قیمتها بر فقرا، نحوه تأثیر برنامههای پرداخت نقدی هدفمند بر فقر و غیره.
نکته مهم درباره فصل سوم آن است که در پاسخ به مباحث بالا کتاب به تجربه کشورهای مختلف میپردازد. مثلاً برای درک تأثیر افزایش قیمتها بر فقرا، موضوع افزایش قیمت برنج در اندونزی و بنگلادش را مطرح میکند.
فصل آخر به عنوان نتیجهگیری به طرح سنجههای مناسب اندازهگیری فقر برای اهداف مختلف پرداخته و این نتیجهگیری را مورد بحث قرار میدهد که یک مقایسه فقر رتبهای همواره کافی نخواهد بود. چرا که برای یک تحلیل سیاست و انتخاب جایگزینهای مناسب باید بدانیم تا چه حد سطح زندگی فقرا تغییر کرده است و یا با تغییر استراتژی تغییر خواهد کرد.
راوالیون، مارتین (۱۳۷۶)، مقایسه فقر، ترجمه حمیدرضا اشرف زاده، تهران: وزارت جهاد سازندگی.
- نویسنده معرفی کتاب: سعید هراسانی