یکی از مشکلات بزرگ جوامع انسانی در طول تاریخ، نابرابری اقتصادی حاکم بر آن جوامع بوده است که به صورت فقر اکثریت مردم، خود را نمایان میساخته است. امروزه نیز مشکل فقر و نابرابری در زمره مسائل حاد به شمار میآید. از این رو، کشورهای جهان، کاهش فقر و نابرابری را از جمله اهداف اصلی سیاستهای اقتصادی – اجتماعی خود قرار دادهاند. در دو دهه اخیر، به دنبال افزایش هزینههای اجتماعی و اقتصادی ناشی از برنامههای تعدیل اقتصادی، برشمار فقرا افزودهشده است. ازاینرو، برای دستیابی به اهداف بالا، راهی جز برقراری تأمین اجتماعی وجود ندارد. هدف نظام تأمین اجتماعی، ارتقاء سطح زندگی مردم و ایجاد امنیت خاطر و نوید آینده بهتر برای تعامل و مشارکت آگاهانه در زندگی اجتماعی است. نکته مهم و شایان توجه آن است که منابع و مطالعات موجود رابطه مخارج تأمین اجتماعی و فقر را به صورت نظری (تئوریک) مطرح و استدلال کردهاند، اما با توجه به اهمیت موضوع لازم است تا این رابطه بهصورت کمّی بهدستآید. بر این اساس این مطالعه در نظر دارد تا رابطه این دو متغیر را در سطح ملی در ایران مطالعه نماید. جامعه آماری این تحقیق شامل اطلاعات مربوط به متغیرهای شاخص فقر به عنوان متغیر وابسته، مخارج تأمین اجتماعی، مخارج دولت، نرخ رشد اقتصادی، نرخ باسوادی و نرخ بیکاری بهعنوان متغیرهای مستقل طی سالهای ۱۳۶۲ تا ۱۳۹۲ در کشور ایران میباشد. به منظور برآورد بررسی رابطه بلندمدت بین متغیرهای تحقیق از روش هم-انباشتگی جوهانسن-جوسیلیوس استفاده شده است. ضرایب بهدستآمده برای متغیرهای مستقل به ترتیب برابرند با: ۰/۰۰۰۲- ، ۰/۰۰۰۴ ،۰/۰۱، ۰/۰۰۳۵- و ۰/۰۲۲که نشاندهنده آن است که متغیرهای تحقیق به ترتیب اثر منفی، مثبت، مثبت، منفی و مثبت بر شاخص فقر دارند.
فاطمه امیرجانی، ۱۳۹۴، «برآورد اثر مخارج تأمین اجتماعی بر فقر»، پایان نامه کارشناسی ارشد، استاد راهنما: رحمان سعادت، دانشگاه سمنان، دانشکده اقتصاد، مدیریت و علوم اداری.
دریافت پایاننامه: