افزایش رشد اقتصادی و توسعه اقتصادی در کنار افزایش بهره وری نیروی کار همراه با کاهش فقر و توزیع مطلوب تر درآمد یکی از اهداف برنامه ریزان اقتصادی می باشد. سرمایه گذاری (مخارج) در آموزش می تواند این اهداف را تأمین نماید. هدف از این مقاله بررسی اثرات افزایش مخارج آموزش بر سرمایه انسانی، رشد اقتصادی و فقر در ایران می باشد. در این پایان نامه از یک مدل تعادل عمومی پویا همراه با ماتریس حسابداری اجتماعی سال ۱۳۸۰ استفاده شده است. سایر اطلاعات لازم همچون موجودی اولیه سرمایه و نیروی انسانی نیز از سایر مراجع جمع آوری گردیده است و مدل برای سال۱۳۸۰ اندازه گیری (کالیبره) شده است. سه سناریوی متفاوت برای رشد مخارج آموزش در نظر گرفته شده است و اثرات آن بر سرمایه انسانی، رشد اقتصادی و فقر برآورد گردیده است.نتایج حاصله نشان می دهد که رشد مخارج آموزش بر سرمایه انسانی و رشد اقتصادی اثر مثبت دارد. افزایش۵۰ درصدی در هزینه آموزش در دوره اول باعث رشد ۳/۸۱ درصدی سرمایه انسانی و ۵/۸ درصدی رشد اقتصادی می گردد و افزایش مخارج آموزش در دوره دوم باعث رشد اقتصادی تا ۷/۳ درصد می گردد. نتایج نشان می دهد هر چه سهم نیروی کار تحصیلکرده در ساختار نیروی کار بیشتر باشد اثر افزایش در سرمایه انسانی بر رشد اقتصادی بیشتر است. علاوه بر آن نتایج نشان می دهد که افزایش مخارج آموزش باعث کاهش فقر و توزیع مطلوبتر درآمد می شود.به طوریکه خط فقر از ۱۱/۷ به ۱۰/۷ درصد کاهش می یابد. ضریب جینی نیز از ۰/۴۱۷ به ۰/۴۰۲ کاهش می یابد. با این حال، برای به حداکثر رساندنِ مزایای حاصل از مخارج آموزش نیاز به سطح بسیار بالایی از سرمایهگذاری فیزیکی و نیز اقداماتی برای بهبود هماهنگی میان الگوی خروجیِ آموزش با ساختار تقاضای کار است. علاوه بر این افزایش مخارج آموزش باعث کاهش فقر و توزیع مطلوبتر درآمد می گردد.
ابوالفضل جنتی مشکانی، ۱۳۹۱، تأثیر مخارج آموزش بر سرمایه انسانی، رشد اقتصادی و فقر در ایران با استفاده از مدل تعادل عمومی، دکتری تخصصی، استاد راهنما: مرتضی سامتی،، دانشگاه اصفهان.
دریافت پایاننامه:
تأثیر مخارج آموزش بر سرمایه انسانی، رشد اقتصادی و فقر در ایران با استفاده از مدل تعادل عمومی