این تحقیق بر آن است تا با توجه به مطالعات انجام شده و از طریق مبانی نظری تورم تاثیر تورم بر فقر و نابرابری را در ایران تحلیل نماید. هدف این پژوهش در واقع علاوه بر فراهم کردن نتایجی علمی برای استفادهی سیاست گذاران در گسترش عدالت، بسط استفاده از روشهایی با نتایج قطعیتر و استفاده از مبانی نظری در هر مطالعه میباشد. این پژوهش با استفاده از مبانی نظری تورم و تعاریف آن و بررسی کانالهای انتقال تاثیر تورم بر فقر و نابرابری یعنی مالیات تورمی و دستمزد واقعی و محاسبهی سری زمانی آنها هم بصورت توصیفی و هم با استفاده از مدل سنجی این رابطه و مقدار تاثیر تورم را بر شاخصهای فقر و نابرابری بررسی و تحلیل مینماید. در این میان تفاوت استفاده از تورم و استفاده از کانالهای تاثیر تورم بر این شاخصها مورد بحث و بررسی قرا گرفته و در نهایت نتایج مدل بیان میشود. نتایج حاصله نشان میدهد اولا استفاده از مالیات تورمی و دستمزد واقعی برای بیان تاثیر تورم بر شاخصهای فقر و نابرابری بهتر و منطقیتر از خود تورم میباشد و همچنین تورم از طریق مبانی نظری (مالیات تورمی و دستمزد واقعی) اثری منفی بر تمامی شاخصهای فقر مورد بررسی در این پژوهش دارد (تورم فقر را بدتر میکند) ولی تورم بدون مبانی نظری و بطور مستقیم در شهرها همزمانی منفی با شاخصهای فقر داشته است (یعنی فقر همزمان با افزایش تورم بهتر شده است). همچنین تورم از طریق مبانی نظری بر شاخصهای نابرابری نیز ضریبی مثبت داشته و به این معناست که تورم نابرابری را نیز در ایران در بین سالهای مورد مطالعه و در شاخصهای مورد مطالعه بدتر نموده است.واژه های کلیدی: تورم، مالیات تورمی، دستمزد واقعی، فقر، توزیع درآمد.