مطالعهی کیفی حاضر به بررسی و واکاوی فرهنگ فقر در بین خانوادههای تحت پوشش سازمان های کمیته امداد و بهزیستی ساری پرداخت. این تحقیق با ترکیب دو نظریهی فرهنگ فقر اسکار لوئیس و رویکرد تفسیری گیرتز در صدد بودهاست تا در درجه اول ماهیت و ابعاد فرهنگ فقر را در بین افراد مورد مطالعه آشکار ساخته و همچنین سیاست های حمایتی سازمان های کمیته امداد و بهزیستی را مورد ارزیابی قرار دهد. بر همین اساس، با اتخاذ روششناسی کیفی، ۳۹ نفر از افراد تحت پوشش و مددکاران سازمانهای بهزیستی و کمیته امداد مورد مصاحبهی عمیق قرار گرفته و دادههای گردآوریشده با استفاده از شیوهی تحلیل تماتیک تحلیل شدند. با تحلیل یافتههای این مطالعه مقولههایی تحت عنوان شاخصهای فرهنگ فقر بدست آمدند. این مقولهها عبارتند از: محافظهکاری و خطرپذیری پایین، مسئولیتگریزی، دریوزگی، مشارکتگریزی، آسیبپذیری اخلاقی، مسئلهمندی ازدواج، تعصب جنسیتی، پنهانکاری، کمسوادی یا بیسوادی، بیمهارتی، تقدیرگرایی، عدم دوراندیشی، حاشیهنشینی و مسئلهمندی مسکن، شغلهای کاذب و فصلی. در ارزیابی عملکرد سازمانهای حمایتی ، ۸ مقوله شناسایی شدند که از این قرارند: تعاریف پروبلماتیک، موازیکاری نهادها، هدفسازی کوتاهمدت، غلبه نگرش حمایتی، رواج وابستگی و بیتحرکی، تلقی ساختاری از فقر، نارسایی اعتبارات خرد و انبساط سازمان و رواج فرهنگ فقر.همچنین در قالب دو مدل جداگانه شاخصهای فرهنگ فقر و ارزیابی عملکرد سازمانهای حمایتی مورد بحث و بررسی قرار گرفتند.
مهدی علیزاده، ۱۳۹۰، مطالعه انسان شناختی فرهنگ فقر در میان خانوادههای تحت پوشش بهزیستی و کمیته امداد امام خمینی (ره) ساری، پایان نامه کارشناسی ارشد، استاد راهنما: احمد محمدپور، دانشگاه بوعلی سینا- دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی.
دریافت پایان نامه:
مطالعه انسان شناختی فرهنگ فقر در میان خانوادههای تحت پوشش بهزیستی و کمیته امداد امام خمینی (ره) ساری