هدف این مطالعه بررسی و مقایسه تأثیرات آستانهای بالقوه در رابطهی میان توسعه بخش مالی و کاهش فقر در دو گروه از کشورهای منتخب با درآمد بالاتر از حد متوسط (UMI) و کشورهای منتخب عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی با درآمد بالا (OECD)، طی دوره ۱۹۹۸-۲۰۱۳ است. برای این منظور از مدل رگرسیونی انتقال ملایم تابلویی (PSTR) که برای بررسی دادههای تابلویی ناهمگن بسیار مناسب است، استفاده شده است .در این پژوهش از اعتبارات مالی مهیا شده برای بخش خصوصی به صورت درصدی از تولید ناخالص داخلی به عنوان شاخص توسعه مالی و متغیر انتقال استفاده شده است. نتایج برآورد مدل، فرضیه خطی بودن برای کشورها را رد میکند. همچنین لحاظ نمودن یک تابع انتقال با دو پارامتر آستانهای که بیانگر یک مدل سه رژیمی است، برای تصریح رابطه غیرخطی میان متغیرهای مورد مطالعه کفایت میکند. همچنین نتایج دو حد آستانهای۲/۵۷۴۰ و ۴/۷۳۵۴ برای کشورهای UMIو دو حد آستانهای۳/۷۱۷۳ و ۴/۷۸۹۲ برای کشورهای OECDرا پیشنهاد میکند که حاکی از رفتار متفاوت پارامترها در سه رژیم میباشد، ولی از آنجا که پارامتر شیب در هر دو گروه کشورها بینهایت است، طبق تئوری مدل PSTR رفتار متغیرها در رژیم دوم و سوم یکسان و متفاوت از رژیم اول میباشد. برای هر دو گروه از کشورها در رژیم اول، توسعه مالی تأثیر مثبت بر کاهش فقر دارد و در رژیم دوم و سوم این اثر منفی و یکسان است. لذا نتایج به دست آمده به طور مشخص نشان میدهد که یک دامنهی بهینه برای اثرگذاری توسعه مالی کشورها بر کاهش فقر وجود دارد.
گیتی آرمند، ۱۳۹۴، بررسی رابطه بین توسعه مالی و کاهش فقر: مطالعه موردی کشورهای منتخب در حال توسعه در مقایسه با توسعه یافته، پایان نامه کارشناسی ارشد،استاد راهنما: حسن حیدری؛ استاد راهنما: صمد حکمتی فرید، دانشگاه ارومیه- دانشکده اقتصاد و مدیریت.
دریافت پایان نامه:
بررسی رابطه بین توسعه مالی و کاهش فقر: مطالعه موردی کشورهای منتخب در حال توسعه در مقایسه با توسعه یافته