امروزه بحث انرژی دلیل اتکای کشورها به این فرآورده، ارزشمندی و البته کمیابی، یکی از مهمترین مسائل حوزه سیاستگذاری اقتصادی کشورهای در حال توسعه از جمله ایران است. این در حالی است که در ایران، سالانه بخش زیادی از منابع انرژی به دلایلی چون مناسب نبودن فناوری، ارزان بودن انرژی، عدم دقت در مصرف از بین میرود و در نتیجه مصرف انرژی ایران نسبت به سایر کشورها بیشتر است. بنابراین، توجه به تأمین مصرف انرژی مطمئن برای رشد اقتصادی پرشتاب و یافتن تعادل بین تأثیر مثبت و منفی انرژی بر جامعه، در حوزه سیاستهای انرژی برای رسیدن به اهداف سند ۲۰ساله حائز اهمیت است. بر اساس نظریه کینز، علت وجود مازاد عرضه انبوه در اقتصاد و بروز بیکاریهای گسترده نبود قدرت خرید و توزیع درآمد نامناسب است. مطابق با تحلیل کینز، فقر یکی از عوامل مؤثر بر تقاضا است. بنابراین، میتوان چنین گفت که یکی از عوامل مؤثر بر میزان مصرف انرژی خانوار، فقر خانوار است و میزان فقر موجود در جامعه میتواند به عنوان یک شاخصهای تأثیرگذار بر مصرف انرژی خانوار مطرح شود. در این راستا، پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین مصرف انرژی خانوار و فقر میپردازد. سطح تحلیل پژوهش، استانهای ایران و دوره زمانی، سالهای ۱۳۸۵-۱۳۹۴ است. برای تخمین مدل، از الگوی دادههای تلفیقی روش Panel FGLS استفاده شده است. علاوه بر آن و به منظور لحاظ ناهمگنی وضعیت آبوهوایی، استانها به سه منطقه سردسیر، گرمسیر و معتدل تقسیم شده و تخمین مدل به تفکیک مناطق نیز صورت گرفته است. با احتساب تمامی استانها، نتایج نشان میدهد که رابطه فقر و مصرف انرژی خانوار معکوس است و فقر تأثیر منفی و معنیداری بر مصرف انرژی خانوار دارد. پس از تفکیک استانها، تنها مدل مربوط به مناطق معتدل معنیدار است و معنیداری مدلهای مربوط به مناطق سردسیر و گرمسیر تأیید نمیشود.
زیبا عیوضی، ۱۳۹۷، رابطه بین سرانه مصرف انرژی خانوار و فقر در استان های کشور، پایان نامه کارشناسی ارشد، استاد راهنما: حسین راغفر؛استاد راهنما: اسماعیل صفرزاده، دانشگاه الزهرا (س)، دانشکده علوم اجتماعی و اقتصادی.
دریافت پایان نامه:
رابطه بین سرانه مصرف انرژی خانوار و فقر در استان های کشور