فقر یک چالش جهانی و دارای ابعاد مختلف است. فقر به دلایل مختلف حادث میشود و اثرات مختلفی بر جوامع خواهد داشت. در حال حاضر بخش قابلتوجهی از جمعیت جهان دچار فقر، گرسنگی و محرومیت میباشند. در نشست هزاره سوم در سازمان ملل، سران کشورهای جهان متعهد شدند که در جهت کاهش فقر بهطور مؤثر اقدام کنند. پس از گذشت دو دهه از این نشست، کشورهای چین، هندوستان، مالزی و اندونزی موفقیت قابلتوجهی در کاهش فقر به دست آوردند. در قانون اساسی ایران و همچنین در سایر اسناد بالادستی مثل سند چشمانداز و قوانین برنامههای پنجساله بر دسترسی تمامی افراد کشور به حداقل نیاز تأکید شده است و دولت موظف است که با اقداماتی که انجام میدهد از میزان فقر بکاهد.
در ایران در طی سالهای بعد از انقلاب برنامههای مختلفی برای فقرزدایی تدوین شد اما موفقیت قابلتوجهی به دست نیامد. یکی از این برنامهها، قانون هدفمند کردن یارانهها بود که در سال ۱۳۸۹ تصویب و اجرا شد. در این رساله میزان اثربخشی قانون هدفمند کردن یارانهها در کاهش فقر ارزیابی میشود. برای این منظور سه سناریو در نظر گرفته شد و بر اساس هر یک از این سناریوها میزان تغییر در اندازه فقر ارزیابی شد. سناریوی اول درواقع همان اجرای طرح هدفمند کردن یارانهها است که بر اساس آن بهطور فراگیر به هر فرد ایرانی مبلغ چهارصد و پنجاه هزار ریال بهعنوان یارانه پرداخت شد. بر اساس قانون مزبور قرار بر این بود که منابع مالی این طرح از محل افزایش قیمتهای حاملهای انرژی تأمین گردد.
در سناریوی دوم میزان یارانه پرداختی به افراد بر اساس درجه عضویت آنها در مجموعه خانوارهای فقیر در نظر گرفته شد. بر این اساس ابتدا با استفاده از منطق فازی میزان درجه محرومیت نسبی و یا درجه عضویت آنها در گروه فقیرها تعیین شد. در سناریوی سوم در نظر گرفته شد که اگر دولت پنجاهدرصد شکاف درآمدی هر یک از فقیرها را تا خط فقر جبران کند، اندازه فقر چه میزان کاهش مییابد. لازم به توضیح است که در این رساله ضمن استفاده از دادههای طرح آماری درآمد و هزینه خانوار مرکز آمار ایران در فاصله ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۶ و همچنین استفاده از رویکرد کششی کاکوانی میزان اثربخشی هر یک از سه سناریوی فقر اندازهگیری شد.
نتایج تحقیق دلالت بر آن داشت که با اجرای طرح هدفمند کردن یارانهها در فاصله ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۶ اندازه فقر در ایران برحسب شاخص فاستر معادل ۸ درصد افزایش یافت. علاوه بر این در صورت اجرای سناریوی دوم و پرداخت یارانه به فقیرها برحسب محرومیت نسبی آنها، اندازه فقر به میزان ۵۷ درصد کاهش مییابد. درنهایت با اجرای سناریوی سوم و جبران ۵۰ درصد شکاف درآمدی فقیرها، اندازه فقر معادل ۶۷ درصد کاهش مییابد. درمجموع با مقایسه میزان اثربخشی سه سناریوی فوق در کاهش فقر میتوان اظهار داشت که پرداخت فراگیر یارانه به تمام افراد جامعه نهتنها موجب کاهش فقر نشد بلکه به دلیل فشارهای تورمی ناشی از اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها معادل ۸ درصد بر میزان فقر کشور اضافه شد.
- اعمی بنده قرایی، حسن. ۱۳۹۹٫ «بررسی تأثیر پرداخت یارانه نقدی بر فقر در ایران : با رویکرد منطق فازی». استاد راهنما:فرهاد خداد کاشی. دانشگاه پیام نور استان تهران، مرکز پیام نور تهران غرب.