رابطه ایستا و پویای رویکردهای چندبعدی و درآمدی فقر

فقر چندبعدی و درآمدی- پایگاه دانش فقرپژوهی

یادداشت پیشرو بازتاب یافته ­های پژوهش « رابطه ایستا و پویای رویکردهای چندبعدی و درآمدی فقر » است. این پژوهش به اندازه‌گیری فقر چندبعدی و فقر درآمدی و سپس تجزیه و تحلیل همزمان آن‌ها به شکل ایستا و پویا بوده و علاوه بر آن به محاسبه میزان تاثیر وجود فقر چندبعدی در خانوار بر روی ماندگاری در فقر مطلق درآمدی با استفاده از مجموعه داده‌های طرح هزینه و درآمد خانوار در بازه زمانی سال‌های ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۵ می­پردازد.

هر تعریفی از فقر به‌طور ضمنی بر پایه‌ یک تعریف از رفاه پایه‌ریزی شده است. در گذشته رفاه، صرفا براساس میزان برخورداری از کالاها و منابع تعریف می‌شد، به‌طوریکه پژوهشگران برای اندازه‌گیری فقر صرفا عامل درآمد را در نظر می‌گرفتند. به‌عنوان مثال تانسند[۲] (۱۹۷۹) خانوارهایی را که منابع مالی کافی برای تهیه رژیم‌ غذایی جهت مشارکت در فعالیت‌های معمول زندگی، در اختیار ندارند فقیر معرفی میکند. سن[۳] (۱۹۸۵) با ارائه‌ مفهوم قابلیت[۴] روشی جدید در محاسبه‌ فقر ارائه کرد. وی فقر را محرومیت از ظرفیت‌ها و قابلیت‌های اساسی انسانی تعریف می کند و معتقد است تنها پایین بودن درآمد نمی­تواند ملاک شناسایی فقرا باشد. بنابراین دو رویکرد کلی برای شناسایی فقرا در ادبیات شکل گرفت: رویکرد نخست فقیران را صرفا از طریق کمبود درآمد شناسایی می‌کند، درحالیکه در رویکرد دوم تمرکزش بر قابلیت‌های اساسی انسان‌هاست.

معرفی شاخص فقر چندبعدی

داشتن درآمد کافی برای خرید سبدی از کالاها و خدمات، مستقیما به معنی آن نیست که درآمد صرف آن سبد خواهد شد زیرا از یک سو برخی نیازهای انسان مانند آموزش و دسترسی به انواع انرژی در بازار فراهم نمی‌شود و از سوی دیگر عملکرد برخی بازارها ناکامل است و باید نهادهای غیربازاری این نیازها را فراهم کنند. بنابراین فقر درآمدی نمی‌تواند متغیر مجازی مناسبی برای سایر محرومیت‌ها مانند سوءتغذیه، تحصیلات پایین و شرایط نامناسب مسکن باشد. ‌علاوه بر این طبق دیدگاه قابلیت، بهبود توسعه انسانی مهم‌تر از تغییر در درآمد یا مصرف است.

یکی از شاخص‌های غیرپولی که بر پایه مفهوم قابلیت و رفاه به اندازه‌گیری فقر می‌پردازد، شاخص فقر چندبعدی است که توسط آلکایر[۵] و فاستر[۶] (۲۰۰۸) معرفی شد. این شاخص شامل ملاحظات مبتنی بر محرومیت شدید در ابعاد آموزش، سلامت و استانداردهای زندگی است. شاخص فقر چندبعدی دو تفاوت نسبت به اندازه‌گیری فقر بر پایه درآمد دارد: اولین تفاوت چندبعدی بودن این رویکرد است یعنی حرکت از فضای تک‌بعدی درآمد یا مصرف به سمت یک فضای چندبعدی. در فضای تک‌بعدی، شخص فقیر تنها از لحاظ درآمدی محروم است و این تمام اطلاعات در دسترس از او خواهد بود. درحالیکه در فضای چندبعدی، شخص فقیر در چندین معیار به‌طور همزمان محروم است بنابراین رویکرد چندبعدی اطلاعات مستقیم و مهم بیشتری را برای کاهش فقر در اختیار پژوهشگر قرار می­دهد. دومین تفاوت آن است که در شاخص فقر چندبعدی، معیارها به‌طور مستقیم وضعیت خانوار را از لحاظ سطح آموزش، سلامت و برخورداری از حداقل تسهیلات رفاهی مورد بررسی قرار می‌دهد اما در فقر درآمدی عملکرد خانوار به‌طور غیرمستقیم و صرفا از طریق درآمد بررسی می‌شود.

با اینکه در ایران ریشه‌کن کردن فقر همواره مورد توجه سیاست‌مداران و سیاست‌گذاران بوده، اما همچنان برخی خانوارهای ایرانی در فقر مطلق به‌سرمی‌برند حتی ممکن است برخی از این خانوارها برای چندین سال متوالی در وضعیت فقر باقی بمانند، بنابراین ریشه­ کن سازی فقر از دیدگاه سیاست­گذاری اولویت اصلی است.

هدف اصلی در این پژوهش، اندازه‌گیری فقر چندبعدی و فقر درآمدی و سپس تجزیه و تحلیل همزمان آن‌ها به شکل ایستا و پویا بوده و علاوه بر آن به محاسبه میزان تاثیر وجود فقر چندبعدی در خانوار بر روی ماندگاری در فقر مطلق درآمدی با استفاده از مجموعه داده‌های طرح هزینه و درآمد خانوار در بازه زمانی سال‌های ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۵ است. این‌ برآوردها به سیاست­گذار در جهت کاهش فقر کمک شایانی می­کند.

در روش اندازه­ گیری فقر درآمدی، فقرا با استفاده از تفاوت شاخص قیمت در شهر و روستا شناسایی می­شوند. براساس این رویکرد خطوط درآمدی متفاوتی برای خانوارهای هر منطقه بر پایه نیازشان به کالری مصرفی محاسبه گشته است. در این نوع طبقه­بندی افراد بر حسب سن، جنس و سطح فعالیت فیزیکی­شان به میزان کالری متفاوتی نیاز دارند. در سال‌های ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۵ درصد خانوارهایی که زیر خط فقر مطلق قرار دارند تقریباً ثابت بوده اما در سال ۱۳۹۵ این درصد به ۵/۱۳ درصد از کل خانوارهای ایرانی افزایش یافته است.

در روش اندازه­ گیری فقر چندبعدی وضعیت محرومیت هر خانوار طبق هشت معیار مورد ارزیابی قرار می‌گیرد. این هشت معیار، وضعیت خانوار را از لحاظ سطح سواد و تحصیلات، بهداشت و سلامت، محل سکونت مناسب و ایمن، دسترسی به حداقل امکانات رفاهی و مالکیت کالای بادوام ارزیابی می­کند که عبارتند از:

بعد آموزش: اگر تحصیل‌کرده‌ترین عضو خانوار ۱۷ سال یا بیشتر سن داشته و دوره ابتدایی را نگذرانده باشد، آن خانوار محروم است همچنین اگر حداقل یک عضو خانوار با سن ۶ تا ۱۶ سال در مدرسه ثبت‌نام نکرده و در حال تحصیل نباشد، آن خانوار محروم بشمار می­آید.

بعد سلامت: اگر مقدار واقعی کالری دریافتی در سطح خانوار کم‌تر از حداقل مقدار استاندارد لازم باشد، آن خانوار محروم است.

بعد مسکن: اگر عمده مصالح به‌کار رفته در بنای محل سکونت خانوار مصالح کم دوامی همچون خشت ‌و چوب یا خشت ‌و گل باشد آن خانوار محروم است. اگر مساحت سرانه‌ محل سکونت خانوار کم‌تر از ۱۶.۶۵ مترمربع باشد، آن خانوار محروم است.

بعد کالای بادوام: اگر در محل سکونت خانوار حداقل یکی از تسهیلات حمام، یخچال(هر نوع یخچالی شامل فریزر یا یخچال‌معمولی یا یخچال فریزر)، تلویزیون(تلویزیون سیاه‌سفید یا رنگی) و تلفن(تلفن همراه غیرشغلی یا تلفن ثابت) وجود نداشته باشد، آن خانوار محروم است. اگر خانوار دسترسی به هیچ‌کدام از وسایل حمل‌ونقل مانند اتومبیل سواری شخصی یا موتورسیکلت را نداشته باشد، محروم است اما اگر خانوار از وسیله‌ حمل‌ونقل تجاری خود استفاده‌ شخصی نیز ببرد، خواه این وسیله‌ حمل‌ونقل کامیون باشد یا اتومبیل سواری، جزء محرومین طبق این معیار قرار نمی‌گیرد.

در انتخاب معیارهای فوق عواملی همچون میزان اثرگذاری آن­ها بر کیفیت زندگی خانوار، وجود اختلاف و پراکندگی قابل ملاحظه در تعداد خانوارهای محروم هر معیار در بین گروه‌های مختلف جمعیتی و همچنین محدودیت داده در دسترس (برای مثال جهت انتخاب معیارهای بعد سلامت) مدنظر بوده است. محاسبه فقر چندبعدی با درنظر گرفتن معیارهای فوق حاکی از آن است که با گذشت زمان از وسعت فقر چندبعدی کاسته شده بطوریکه در سال ۱۳۹۵، ۱۲.۶% از کل خانوارهای ایرانی دارای فقر چندبعدی هستند.

با مقایسه و ارزیابی رویکردهای درآمدی و چندبعدی فقر، میزان همبستگی در زمینه‌های ایستا و پویا بین آن دو مشخص می‌شود. داده­های سال ۱۳۹۵ حاکی از روند نزولی فقر چندبعدی با افزایش شماره دهک‌های درآمدی است، به‌طوریکه خانوارهای دهک اول ۲۵ برابر خانوارهای دهک دهم طبق رویکرد چندبعدی فقیر محسوب می‌شوند. به‌عبارتی اکثرا خانوارهای دهک‌های درآمدی پایین از لحاظ چندبعدی فقیرند اما فقر چندبعدی در تعداد اندکی از خانوارهای دهک دهم نیز وجود دارد.

مقایسه ایستا بین این دو رویکرد از فقر با استفاده از داده مقطعی سال ۱۳۹۵ نشان داد که حدود ۵% از خانوارها همزمان به فقر درآمدی و چندبعدی دچارند و حدود ۱۶% از خانوارها فقط طبق یکی از این دو رویکرد فقیرند. بنابراین برنامه‌های فقرزدا نمی‌توانند محاسبات یکی از این دو رویکرد را جایگزین دیگری کنند و باید خانوارها را بر حسب نوع فقرشان هدف قرار دهند.

جمع‌بندی

نتایج حاصل از دو رویکرد فقر چندبعدی و درآمدی نشان می­دهد که هر کدام از این رویکردها زیرگروه­های مختلفی را بعنوان فقیرترین خانوارها طبقه ­بندی می کنند و از این لحاظ با هم تطابق ندارند. این اختلاف در میان زیرگروه‌های مختلف جمعیتی و بسته به خصوصیات اجتماعی خانوارها و دسترسی آن­ها به بازار متفاوت است.

در مجموع نتایج پژوهش را می­توان در موارد زیر خلاصه کرد:

– فقر درآمدی بیشتر در بین خانوارهای شهری و فقر چندبعدی بیشتر در بین خانوارهای روستایی مشاهده می‌شود.

– خانوارهای دارای سرپرست زن تقریبا دو برابر خانوارها با سرپرست مرد فقیر چندبعدی‌اند درحالیکه وسعت فقر درآمدی در بین آن‌ها تقریبا یکسان است. همچنین، رابطه بین تعداد اعضای خانوار و فقر درآمدی مستقیم اما رابطه آن با فقر چندبعدی محدب است.

– فقر درآمدی در بین خانوارهایی که سرپرست خانوار آن­ها بین ۵۰ تا ۸۰ سال سن دارد و فقر چندبعدی در بین خانوارهایی که سرپرست خانوار آن­ها بین ۲۰ تا ۷۰ سال سن دارد، در کم‌ترین مقدار خود است.

– طبق نتایج حاصل از احتمالات شرطی اگر خانواری در ابتدا دچار فقر چندبعدی باشد، احتمال ماندگاری وی در فقر درآمدی برای سه سال‌ متوالی ۳۵/۸% افزایش می‌یابد. استفاده از مدل پروبیت و لاجیت نیز نشان می­دهد تداوم فقر چند بعدی در دو سال پیاپی احتمال دچار شدن به فقر مزمن درآمدی را ۶۹/۸% و ۲۳/۹% افزایش می‌دهد. بنابراین همبستگی میان فقر چندبعدی و کاهش فقر مزمن درآمدی، اهمیت ارزیابی آنرا چندین برابر می­کند.

در نهایت، با توجه به اینکه رویکردهای درآمدی و چندبعدی اطلاعات متفاوتی از وضعیت خانوارها ارائه می ­دهند، تنها تمرکز بر یک رویکرد جهت شناسایی فقرا، پژوهشگر یا سیاستگذار را به انحراف خواهد کشید. همچنین در اجرای سیاست­های فقرزدا نیز امکان نادیده گرفتن فقرای درآمدی وجود ندارد زیرا در همه دهک‌های درآمدی خطر فقر چندبعدی وجود دارد.

نوسینده: مرضیه گودرزی[۱]

پانوشت:

[۱] برگرفته از پایان نامه کارشناسی ارشد؛ رابطه ایستا و پویای رویکردهای چندبعدی و درآمدی فقر؛ دانشگاه صنعتی شریف

[۲] Townsend

[۳] Sen

[۴] Capability

[۵] Alkire

[۶] Foster

سنجش فقرمقالات و یادداشت ها

فقرفقر چندبعدیفقر درآمدی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *