نویسندگان کتاب: کن کتز و ریچارد سیلبرون
کتاب «فقر در انگلستان» تألیف کن کتز و ریچارد سیلبرون بوده و مینا سرابی آن را ترجمه کرده است. این کتاب در پنج فصل «فقر چیست، تهیدستان شهر ناتینگهام، وضع مسکن در سنتآن، فرهنگ فقر و علت فقر» تنظیم شده است. مباحث مقدماتی فصل دوم نشان میدهد این کتاب گزارشی از پژوهش یک کلاس دانشگاه ناتینگهام در طول یک سال در محله سنتآن آن شهر است، این پژوهش پس از ناباوری اعضای کلاس نسبت به گزارشهای مربوط به تعداد فقرا در شهر شکل گرفته است.
فصل اول این کتاب به تعریف فقر میپردازد. نکته مهم درباره این کتاب آن است که نویسندگان به صراحت نسبت به یک معیار تشخیص فقر مطلق اعتراض کرده و آن را تعریفی غیرمنطقی از فقر قلمداد میکنند. نویسندگان با توضیح رویکرد فقر معیشتی و با اشاره به تحقیق «رونتری» که با حساب حداقل درآمد مورد نیاز برای تأمین کالری مورد نیاز روزانه، لباس، سوخت و هزینههای شخصی و متفرقه خانواده به یک حداقل درآمد برای فقیر نبودن میپردازد؛ آن را نقد کرده و و توضیح میدهد که فقر بیش از آنکه متکی بر عوامل مربوط به ثروت باشد، به قدرت ارتباط دارد. از نظر آنان این تعریف گالبریت منطقیتر است که «اشخاص هنگامی تهیدست بحساب میآیند که درآمدشان آشکارا از درآمد افراد جامعه کمتر باشد. در آن صورت آنها دیگر نمیتوانند دارای آن چیزی باشند که جامعه بطور کلی آنرا حداقل لازم برای زندگی آبرومند میداند. از این رو افراد جامعه آنها را دیگر افراد آبرومندی نداسته، تحقیر میکند».
کتاب سپس به آنچه تحقیقات درباره نحوه تعیین میزان فقر پرداخته توجه کرده و مثالهای مختلفی از خط فقر شامل سالانه ۳۰۰۰۰ هزار دلار برای خانواده چهارنفره به عنوان بیشترین دامنه تا ۱۵۰۰ دلار به ازای یک نفر و اضافه شدن ۵۰۰ دلار با اضافه شدن هر شخص دیگر به خانواده میپردازد. همچنین از نظر کتاب عوامل اصلی فقر شامل مرگ، از کارافتادگی، بیکاری سرپرست خانوار، نامنظم بودن وی، تعداد افراد خانواده و کمی دستمزد میداند.
فصل دوم به تشریح نتایچ پژوهش در محل سنتآن میپردازد. مسائل اصلی از این قرار بودند که تعداد فقرا چقدر است؟ آیا میتوان آنان را طبقهبندی کرد؟ گزارش نشان میدهد بزرگترین گروه تهیدستان مصاحبه شده مربوط به بازنشستگان مستمریبگیر بود، اما تعداد آنها ۱۵ درصد کل تهیدستان را شامل میشد، با توجه به اینکه نتایج این پژوهش بخصوص از ۱۷۶ مصاحبه بدست آمده است (البته ارقام متفاوتی در کتاب مطرح شده است: ۴۱۳ خانوار، ۱۳۹۵ نفر و غیره)، بخش بزرگی از نتایج گزارش شده تحلیلهای کیفی است. نکته مهم آن است که نویسندگان اشاره میکنند، گروه بعد از ورود به محله متوجه شد موضوع فقر از سطح درآمد بسیار بالاتر است و به مسائلی همچون ویژگیهای مسکن، امکانات عمومی و شبکهای از محرومیتهای مختلف مربوط میشود.
از نظر کتاب بزرگترین گروه تهیدستان شامل ۵۰ درصد کل تهیدستان شامل کسانی میشدند که سرپرست خانوار مشغول به کار بود و درآمدش در سطحی بود که نمیتوانستند از کمکهای دولتی استفاده کنند. سومین گروه فقرا را خانوادههایی بدون نانآور مرد تشکیل میداد، مسئله این گروه فقط نبود کار نیست، بلکه نگهداری از فرزندان در هنگام کار زنان نیز مسئلهای حاد است. فقر ناشی از بیماری چهارمین گروه از فقرا را به خود اختصاص میدهد. پنجمین گروه به کسانی مربوط میشود که با حقوق بیکاری زندگی خود را سپری میکنند. بخش عمدهای از این فصل به ویژگیها و رفتار فقرا اختصاص یافته است.
فصل سوم بر موضوع مسکن در محله سنتآن متمرکز است. بر اساس گزارش ۹ درصد خانوادهها در داخل منزل توالت داشته و ۹۱ درصد خارج از خانه به توالت دسترسی داشتند، تنها ۱۵ دست در خانه حمام داشته و از میام تمام افراد مصاحبه شده ۴۵ درصد به آب گرم دسترسی داشتند. این فصل به مسائل عمده مسکن در گروههای فقیر شامل تعمیرات، اجاره و مباحثی از این دست میپردازد.
فصل چهارم به تفصیل موضوع «فرهنگ فقر» را بررسی میکند. کتاب با اشاره به اینکه مبدأ اصلی پردازنده به این مفهوم اسکار لوئیس است، هم به لحاظ نظری تحلیلهای متفاوت از روشهای معطوف به تحلیل این فرهنگ را بررسی میکند و هم آن را بر اساس یافتههای تجربی در محله سنتآن مورد ارزیابی قرار میدهد. از نظر کتاب دو نوع نگاه به فرهنگ فقر میتوان داشت. رویکرد اول آن است که نظام ارزشی فقرا را به صورت کامل متفاوت از نظام ارزشی طبقه متوسط و مرفه میداند، رویکرد دوم اگرچه برخی ویژگیهای متمایز را در میان ارزشهای حاکم بر زندگی این دو گروه تعیین میکند، اما اساساً آنها را مشابه هم دانسته و ناشی از یک نظام ارزشی میداند. بر اساس همین رویکردها کتاب توضیحات مفصلی درباره موضوعات مختلف از جمله نابرابری، واکنش به محیط و غیره ارائه میکند.
فصل پنجم یعنی «علت فقر» به طور قابل ملاحظهای از فصول قبلی کوتاهتر بوده و به طور مشخص به نقد نظام سرمایهداری و تأثیر آن بر زندگی فقرا اشاره دارد. تولید کالاهای غیرمصرفی، ارزش اضافی کار، تحمیل تورم بر زندگی فقرا و مهمترین آنها بیمسئولیتی افراد دربرابر اجتماع در مورد هزینههای خود مباحثی است که در طول این فصل مورد بررسی قرار میگیرد.
کتز، کن و ریچارد، سیلبرون (۱۳۵۴)، فقر در انگلستان، ترجمه مینا سرابی، تهران: سازمان نشر کتاب.
- نویسنده معرفی کتاب: سعید هراسانی