ف‍ق‍ر و ث‍روت‌ م‍ل‍ل


نویسنده کتاب: ه‍ات‍ف‌               

این کتاب به زعم نویسنده حاصل مطالعه، بررسی و تحقیقی ده ساله در حوزه ریشه یابی فقر در جوامع فقیر است. هدف از این تحقیق و بررسی، دست یافتن به نکات جزئی و دقیق و یافتن یک متدولوژی برای شناسایی فقر است. این بررسی نشان داده که فقر پدیده ای اقتصادی، اجتماعی، تاریخی و سیاسی است و به همین دلیل پدیده ای پیچیده و بغرنج است اما میتوان این پدیده را شناخت و راه های برون رفت از آن را پیدا کرد اما راه هایی کوتاه و سهل برای درمان فقر چیزی جر تصوری کودکانه نیست. براین اساس، کتاب دارای شش فصل است.

فصل اول درباره کلیات و چیستی فقر است. در این فصل نویسنده به طور مستقیم ویژگی ها و شرایط کشورهای فقیر را بیان می کند و رابطه بین کشورهای فقیر و ثروتمند را چنین بیان می کند که افزایش سرعت گسترش فقر با گذشت زمان افزایش می یابد و این یک موضوع تاریخی است یعنی گسترش فقر به طور آنی و لحظه ای نیست بلکه به طور مداوم سرعت گسترش آن افزایش می یابد و دلیل این افزایش نیز افزایش سرعت انباشت ثروت است. به عبارت دیگر تضادی مهم و تعیین کننده به مفهوم منفعت یکی زیان دیگری است بین کشورهای فقیر و غنی برقرار شده است.

فصل دوم درباره ثروت و سرمایه داری در کشورهای غنی، عوامل داخلی و خارجی پیدایش سرمایه داری است. در این فصل ریشه های سرمایه داری در تاریخ مرور شده است و در انتها نویسنده بیان میکند که  سرمایه داری بخاطر کار و تلاش افراد در سراسر جهان و بهره برداری از ذخائر و منابع طبیعی و تقسیم کار معین در فعالیت های اقتصادی تبدیل به یک سیستم جهانی شده است.

فصل سوم با عنوان فقر بهای ثروت، درباره پیدایش اقتصاد جهانی است. این فصل مروری تاریخی بر دوره استعمار و تجارت پرتغالی ها و اسپانیایی ها است که در کتاب نشان داده شده است که در این دوره تاریخی، انحصار، شاه کلید انباشت ثروت به بهای فقر و مکانیسم چپاول بود.

فصل چهارم به موضوع اقتصاد جهانی و قدرتهای جهانی میپردازد. اینکه اقتصاد جهانی و ابرقدرت گرایی جهانی تبدیل به دو همزاد شدند که با سیستم سلطه رانی اقتصادی، سیاسی و نظامی جانشین امپراتوری های کهن شدند. این دو توانستند  ثروت و سرمایه را انباشت کنند و انقلاب صنعتی در جهان را رقم زنند اما زیان این این دو منجر به تقسیم جهان به جهان فقیر و غنی شد.

فصل پنجم اقتصاد جهانی در قرن بیستم را مورد واکاوی قرار داده است که به استقلال کشورهای مستعمره انگلیس، قدرت گرفتن آمریکا بین دو جنگ جهانی و از هم پاشیدگی اتحاد جماهیر شوروی میپردازد.

فصل آخر به ارائه نتیجه گیری پرداخته است. نویسنده در این فصل بیان می کند که فقر و ثروت ملل دو روی یک سکه اند و آن سکه اقتصاد جهانی است اما فقر ازلی و ابدی نیست و تنها راهکار اقتصادی و سیاسی دارد. از سوی دیگر فقر را نمیتوان با ایدئولوژی حل کرد و بدون تردید نقش ایدولوژی ها در پایان بخشیدن فقر به شکست انجامیده است. کشورهای فقیر باید به دنبال تامین رفاه و آزادی باشند و همزادشان قدرت علمی و تکنولوژی و ثروت مالی است. این دو همزاد انفصال ناپذیر یا با هم متولد شده و رشد میکنند یا هرگز زاده نمی شوند. در کشورهای فقیر، بدون حفاظت از ثروتهای مادی و معنوی، فقر هرگز از میان نخواهد رفت. جامعه فقیر باید حافظ ثروتهایش باید و راهی جز این نیست.

ه‍ات‍ف ‌(۱۳۷۰) ف‍ق‍ر و ث‍روت‌ م‍ل‍ل، ک‍ان‍ادا، م‍ون‍ت‍رال‌: رخ‌.              

  • نویسنده معرفی کتاب: راضیه شیخ رضایی      

کتاب‌ها

فقرفقر و ثروتنظام سرمایه داری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *