نویسنده کتاب: حمیدرضا تقوا لاهیجی
این کتاب در ۱۸۲ صفحه و هفت فصل تنظیم شده است. فصل اول این کتاب به تعریف مفاهیم اصلیای که در طول کتاب به آنها پرداخته میشود پرداخته است. فقر، فقر مطلق، گرسنگی، آموزش و پرورش، توسعه و غیره از جمله این موارد است. فصل دوم کتاب تأثیر فقر بر آموزش و پرورش و تأثیر آموزش بر توسعه اجتماعی را مورد توجه قرار میدهد. فصل سوم این کتاب به صورت اختصاصی به موضوع فرار مغزها میپدازد. در فصل چهارم آسیبهای اجتماعی و زیستمحیطی ناشی از فقر مورد مداقه قرار میگیرد. فصل پنجم و ششم بر دلایل فقر متمرکز است، گرسنگی و هوش ارثی و محیطی مفاهیم اصلی این دو فصل را تشکیل میدهد. در نهایت فصل هفتم کتاب به جمعبندی مباحث ارائه شده میپردازد.
کتاب در تعریف فقر به گزارشهای متعددی اشاره میکند و تعریف دقیقی ارائه نمیکند. در این تعاریف کتاب تمرکز شدیدی بر ارقام درآمد سرانه، تولید ناخالص داخلی و غیره دارد. اما در نهایت در آخرین تعریف خود از فقر میآورد: «فقر یعنی برآورده نشدن نیازهای ضروری و عادی و روزمره مردم و از جمله عوامل مؤثر در فقر عبارتند از میزان جمعیت، نحوه توزیع درآمد و سطح آموزش و غیره.»
یک بخش جالب از فصل اول کتاب مربوط به دیدگاه بزرگان ایرانی نسبت به تعلیم و تربیت است. در این بخش از کتاب نظرات بوعلی سینا، سعدی، کیکاووس بن اسکندر، غزالی، مرتضی مطهری و علی شریعتی در حد یک تا دو پاراگراف ارائه شده است. این کتاب مفاهیم توسعه، پیشرفت و ترقی را از یکدیگر تمیز میدهد. انواع ترقی از نظر کتاب شامل ترقی فنی، اقتصادی و اجتماعی میشود.
در فصل دوم نویسنده پس از توصیف وضع کلی سواد در کشورهای پیشرو و عقبمانده «علل عمده درصدهای بالای بیسوادی ملتهای جهان سوم را ناشی از فقر کلی نظام آموزشی و عدم کفایت تعداد معلمین مدارس، عدم تکافوی فناوری و ملزومات آموزشی، گوناگونی و متفاوت بودن زبانها و لهجهها و کشمکش بر سر ابقاء و نفوذ فرهنگهای قومی و منطقهای» و غیره میداند. نویسنده برای تأثیر آموزش بر توسعه صنعتی به نمونه شوری اشاره میکند. وی اشاره میکند مطالعه گاسپلان در شوروی نشان داد که یکسال آموزش فنی در یک کارخانه ۱۳ تا ۱۶ درصد به میزان بهرهوری کارگران بیسواد افزوده است.
نویسنده در این فصل به دو دور بسته فقر و بیسوادی اشاره میکند. در دور بسته فقر درآمد کم منجر به پسانداز کم و پسانداز کم به سرمایهگذاری اندک منجر میشود. سرمایهگذاری اندک بازدهی کم را به همراه دارد و این بازدهی ناچیز منجر به درآمد پایین میشود. دور بسته بیسوادی نیز به ناکارآمدی حاکمیت میانجامد. بیسوادی به فقدان کادر رهبری صحیح و در نتیجه فساد حکومتهای نالایق منجر میشود. نتیجه فساد حکومت، شکلگیری فرهنگ فساد است.
اگرچه فصل چهارم این کتاب در عنوان به پیامدهای اجتماعی- زیستمحیطی فقر توجه میکند، اما نمیتوان این ادعا را به قطعیت قبول کرد. این فصل در ابتدا به توصیف وضعیت فقر در کشورهای شمال و جنوب میپردازد. سپس با اشاره به پراکندگی جمعیت جهان و طرح این موضوع که جمعیت جهان تا ۱۵ سال آینده (۱۳۹۶) به ۲/۷ میلیارد نفر خواهد رسید اشاره میکند «بدین منوال پیآمد افزایش جمعیت، فقر و یکی از پیامدهای فقر، گرسنگی است که اکنون جان ۸۰۰ میلیون انسان را در جهان مورد تهدید قرار داده است.
مؤلف با ترسیم دو بسته گرسنگی اشاره میکند گرسنگی شدید اجتماعی منجر به تنزل باروری انسانی و این کاهش باروری منجر به عدم استفاده صحیح و کافی از منابع طبیعی میشود، موضوعی که در نهایت تولید ناچیز محصولات غذایی را به همراه دارد و نتیجه آن تشدید بیش از پیش گرسنگی است. نتایج این موضوع آنچنان است که «بیماری اسهال که در طول چند روز در کشورهای توسعه یافته مداوا میشود، یکی از کشندهترین بیماریهای کودکان در جهان سوم است.
فصل پنجم زنجیره گرسنگی شدید و سوءتغذیه را به کمهوشی میرساند. در واقع به نظر میآید این فصل زنجیره کلیدی در دور باطل فقر را توصیف میکند. سوءتغذیه منجر به کمهوشی میشود، مولفهای که در فصل ششم یکی از دلایل اصلی فقر توصیف میشود. پایان بندی فصل پنجم اینگونه است که «بدیهی است سوءتغذیه در افراد یک جامعه، موجب بیماری جسمی و روانی، اجتماعی و عقبماندگی آن جامعه خواهد بود».
فصل ششم زنجیره به مقایسه هوش سفید پوستان با سیاهپوستان و سرخپوستان میپردازد. کتاب ادعا میکند که بهره هوشی سفیدها از هردو گروه دیگر بیشتر بوده است، اما در عین حال متذکر میشود که در صورت رفع گرسنگی و آموزش مناسب بهره هوشی هر دو گروه به حد سفیدپوستان میرسد. «ماحصل کلام آنکه با ایجاد مراتب مشابه امکانات فرهنگی، جهت از قوه به فعل درآوردن استعدادهای گروههای مستعد، مشاهده میشود که توفیق هرگروه از نژاد تقریباً یکسان خواهد بود.
تقوا لاهیجی، حمیدرضا (۱۳۸۱)، جامعهشناسی فقر و توسعه، تهران: نشر سیاست.
- نویسنده معرفی کتاب: سعید هراسانی