زندگی اقتصادی ایران و راه چاره فقر شدید آن


نویسنده کتاب: جواد تبریزی‌زاده

کتاب «زندگی اقتصادی ایران و راه چاره فقر شدید آن» را شاید بتوان یکی از آثار کلاسیک مربوط به اقتصاد و فقر دانست که توسط یک ایرانی تألیف شده است. این کتاب را جواد تبریزی زاده «لیسانسه» علوم اقتصادی و سیاسی در سال ۱۳۲۴ و در ۱۱۱ صفحه اصلی و ۱۰۶ صفحه ضمیمه منتشر کرده است. بخش اصلی کتاب شامل چهار قسمت «کلیات درباره اوضاع اقتصادی و اجتماعی ایران»، «تولید ثروت در ایران»، «توزیع ثروت در ایران» و «پیشرفت شئون اجتماعی چگونه حاصل می‌شود» است. ضمیمه کتاب نیز کنفرانس اقتصادی جهانی مسکو را گزارش می‌کند.

بخش اول کتاب را می‌توان شامل یک مقدمه درباره اهمیت توجه به مسائل اصلی کتاب و سپس کیفیت فقر در ایران دانست. گفتار هفتم از این بخش این عنوان را دارد که «نواقص اجتماعی ایران بسیار فراوان است، اما در مورد اصلاح ما نخست باید بچاره فقر شدیدمان بپردازیم». نویسنده در این بخش با تشریح اینکه اصلاحات مدنظر از انقلاب مشروطه تا آن سال به دلیل عدم درک مسئله اصلی به جایی نرسیده ادعا می‌کند مسئله اصلی را باید در فقر شدید ایران جستجو کرد. از نظر او «این نقص اخلاق، فرهنگ، سازمان و رشد اجتماعی ما را مورد تأثیر شدید خود قرار داده موجبات ضعف آنها را فراهم می‌سازد، بنابراین بدون بهبود زندگی اقتصادی اصلاحاتی که در مورد اخلاق و فرهنگ و سازمان و رشد اجتماعی می‌خواهیم به عمل آوریم برای ما دشوار و حتی در قسمت خود غیرممکن است».

نویسنده در بخش «کیفیت فقر ما» با توجه به اینکه به آمار مشخصی دسترسی ندارد، ملاک را مقایسه زندگی فعلی آن دوران با ایران دوره ساسانی و همچنین انگلیس و آمریکا و شوروی می‌گیرد. تبریزی ادعا می‌کند سرانه ثروت تولید شده در دوره ساسانی چهاربرابر بیشتر از دوره فعلی بوده است. همچنین وی ادامه می‌دهد «معاش یکنفر انگلیسی یا آمریکایی یا روسی هشت تا ده برابر بهتر از وضع معاش ما است». همچنین وی ادامه می‌دهد «که از پانزده میلیون جمعیت این کشور بیش از دوازده میلیون آن دارای شکم گرسنه و بدن عریان می‌باشند». نکته مهم در نگاه نویسنده آن است که وی علت این فقر شدید و در نتیجه راه چاره آن را تولید ثروت می‌داند.

مسئله اصلی از نظر نویسنده آن است که فرهنگ عمومی فقر را چاره ناپذیر تلقی کرده و آن را «خواست خدا» می‌داند، تبریزی ادامه می‌دهد: «علت فقر ما کمی تولید است. کمی تولید نتیجه کمی کار و فعالیت اقتصادی است، کمی کار و فعالیت هم نتیجه عدم رشد اقتصادی است که کار تشویق نمی‌شود و در اجتماع ما امری است پست و منفور…»

با توجه به درک علت فقر در بخش اول، بخش دوم کتاب به موضوع تولید ثروت در ایران می‌پردازد. نویسنده دو عامل اصلی تولید ثروت را طبیعت و کار می‌داند. سپس اهمیت تولید را در مورد جمعیت، بهداشت، فرهنگ، اخلاق و افسردگی بر می‌شمارد. نکته جالب آنکه بخش بزرگی از این قسمت به فرهنگ و اخلاق اختصاص دارد. کتاب فرهنگ را با دانش یکی انگاری کرده و اصل کلام در این بخش آن است که فقر باعث می‌شود قوای انسانی در سطح تأمین نیازهای اولیه باقی مانده و امکان رشد فرهنگی از بین برود. به طور کلی پیامدهای فقر از منظر نویسنده عبارت از کاهش جمعیت، نبود بهداشت، عقب‌ماندگی فرهنگی، شکل‌گیری آسیب‌های اجتماعی چون دزدی، تقلب، دشمنی، تجاوز به حقوق و در نهایت اندوه شدید است.

در ادامه کتاب تلاش می‌کند راه‌های تولید ثروت را بیان کند. کشاورزی، تولید مواد صنعتی و استخراج مواد معدنی است. نویسنده با توضیح هرکدام از این بخش‌ها اولویت را به توسعه بخش کشاورزی داده و آن را پیشران توسعه ایران تلقی می‌کند. نویسنده با اشاره به روش‌های اقتصادی مدرن همچون آزادی رقابت اقتصادی بین‌المللی و گسترش بازارهای خارجی علت عقب‌ماندگی کشاورزی ایران را عدم توجه به این اصول و ناتوانی انباشت سرمایه در بخش کشاورزی می‌داند. البته در کنار ایران نویسنده به وضعیت جغرافیای ایران و همچنین مباحث فرهنگی نیز اشاراتی دارد.

پس از بخش کشاورزی کتاب به پیشنهاداتی برای توسعه بخش صنعت و معدن نیز می‌پردازد. کتاب به نبود سیاست‌های حمایتی دولت از بخش صنعت در مقابل حمایت گسترده اقتصادهای بزرگ، آموزش و استخدام نیروی انسانی ماهر و غیره در این حوزه اشاره می‌کند.

بخش سوم کتاب در مبحثی کوتاه به توزیع ثروت می‌پردازد. بر اساس این بخش:

۱)      توزیع ثروت در ایران با فکر و تدبیر آدمی ارشاد نمی‌شود و توام با هرج و مرج است؛

۲)      توزیع ثروت ما عادلانه نیست؛

۳)      توزیع ثروت باعث محدودیت تولید می‌گردد؛

۴)      توزیع ثروت ما باعث فلج شدن نیروهای کار و فکر اختراع و ابتکار می‌شود؛

۵)      توزیع ثروت ما موجب یک سلسله رذائل اخلاقی مهلکی است؛

۶)      توزیع ثروت ما مانع پیشرفت دانش و صنعت است.

در بخشی از کتاب آمده است «در اجتماع […] یک مقدار موارد مورد احتیاج تولید می‌شود (ثروت) و با یک وضع ناقص بین افراد تقسیم می‌شود. یکی بدون حق از آسایش و لذت مادیات بهره می‌گیرد و دیگری با هزاران رنج و زحمت چیزی نصیبش نمی‌شود و در نتیجه این کیفیت ناقص جهل آمیز اجتماعی افراد متوجه بخت و شانس و خواست خدا شده کار و کوشش و هنرمندی را در استفاده از لذت‌ها و آسایش زندگی بی‌اثر می‌دانند».

تبریزی‌زاده، جواد (۱۳۲۴)، زندگی اقتصادی ایران و راه چاره فقر شدید آن، تهران: چاپخانه علمی.

  •  نویسنده معرفی  کتاب: سعید هراسانی

کتاب‌ها

توزیع ثروتفقر در ایران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *