نویسندگان کتاب: جانتان میچل و کرولاین اشلی
کتاب «توریسم و کاهش فقر» اثر جانتان میچل و کرولاین اشلی به توریسم فقرگرا میپردازد. در واقع این کتاب اگرچه به طور کلی به قضیه قائل است که توریسم به طور بالقوه در تمام کشورها فقرا را تحت تأثیر قرار میدهد، اما امکان دارد میزان و مسیر تأثیر در جوامع مختلف متمایز و حتی گاهی اوقات بیتأثیر باشد.
مترجم کتاب سه ویژگی اصلی برای این اثر ارائه میکند. اول آنکه این کتاب مسیرها و مکانیزمهای تاثیرگذاری توریسم و فقرا را روشن میکند، دوم آنکه با استفاده از ابزارهای تخصصی بخصوص اقتصادسنجی میزان تأثیر هرکدام از مسیرها را روشن میسازد و در نهایت آنکه روشهای مختلف برای جمعآوری اطلاعات و دادهها و میزان کارآمدی آنها در انواع پروژههای تحقیقاتی را مورد ارزیابی قرار میدهد.
کتاب «توریسم و کاهش فقر» از ۹ فصل تشکیل شده است که فصل اول آن به مقدمه و ادبیات کلی همچون تعریف توریسم، روشهای برآورد و غیره میپردازد. فصل دوم به صورت خلاصه سه مسیر تأثیر توریسم بر فقرا را تشریح میکند و در فصل سوم میزان جریانها به فقرا را روشن میسازد. فصول چهارم، پنجم و ششم به صورت مفصل هر یک از مسیرهای تأثیر توریسم بر کاهش فقر را تشریح میکند. فصل هفتم به تشریح اثرات مربوط به انواع مختلف توریسم پرداخته و فصل هشتم روشهای ارزیابی اثرات توریسم بر فقر را تشریح میکند. در نهایت فصل نهم را میتوان به عنوان نتیجهگیری و پیشنهادات مولفها در نظر گرفت.
کتاب در فصل اول خود تشریح میکند که چرا توریسم در کاهش فقر مهم است. اولین دلیل ارائه شده آن است که اگرچه همانند تمام بخشهای اقتصادی بیشتر سرمایه این بخش در کشورهای بیشترتوسعهیافته انباشت شده است، اما توریسم برای کشورهای فقیر نقش بسیار مهمی بازی میکند. از طرف دیگر برخلاف رویکردهای سنتی همچون توسعه صنعتی و یا حتی کشاورزی چشمانداز پیشروی توریسم بسیار روشنتر و امکان توسعه بدون ریسک آن بیشتر است. در نهایت از نظر مولفان کتاب، تأثیر توریسم بر فقرا بر خلاف سایر شیوهها سرراستتر و قطعیتر است.
کتاب به طور عمده سه مسیر تاثیرگذاری توریسم بر فقرا را مورد ارزیابی قرار میدهد که شامل «اثرات مستقیم توریسم بر فقرا»، «اثرات ثانویه توریسم به فقرا» و «اثرات پویا در اقتصاد و مسیرهای رشد» را شامل میشود. نویسندگان قبل از آنکه وارد توصیف هر یک از مسیرها شوند، این موضوع را به مخاطب متذکر میشوند که تحقیقات هنوز نتوانسته به این سؤال پاسخ دهد که «چه میزانی از منافع توریسم نصیب مردم فقیر میشود؟» ارقام ارائه شده در کتاب متفاوت است، یک مطالعه در لونگ پرابانگ میگوید منافع فقرا حدود ۲۷ درصد کل هزینه کرد توریسم در مقصد است. تحقیق بانک جهانی در کوزولو-ناتال این رقم را تا ۳۷ درصد برآورد کرده است. تحقیقی دیگر در نامیبیا این عدد را حدود ۱۷ درصد برآورد کرده است. تحلیل نهایی آن است که «در سطح روستا، کل درآمد خانوار میتواند در نتیجه فعالیت توریسم به شدت افزایش یابد». اما نویسندگان با شرح اینکه این اعداد چیز زیادی به ما نمیرساند در ادامه مسیرهای تأثیر توریسم بر فقر را روشن میکنند.
در مسیر اول یا اثر مستقیم درآمد از کار در بخش توریسم رسمی و غیررسمی اصلیترین مکانیزم تأثیر گذاری است. البته میزان و گروههایی که از این موضوع نفع میبرند بسته به عوامل مختلف متفاوت است. این عوامل ناشی از میزان دستمزدها، زیرساختها، مداخله دولت و غیره میشود. نکته مهم این است که به دلیل کاربر بودن بخش توریسم- بخصوص نیاز به کارگران غیرماهر- میزان تأثیر را بالا میبرد. بخش مهمی از تأثیر توریسم بر فقرا از مسیرهای غیررسمی عبور میکند. البته در کتاب کسبوکارهای خرد همانند چایخانهها نیز در این رده بندی تقسیم میشوند. علاوه بر این بخش غیرکاری همچون درآمدهای بشردوستانه، سهام مناطق حفاظتشده و موارد این چنینی نیز حائز اهمیت هستند. در کنار این کرایهها و اجاره اتاق نیز باید مد نظر قرار گیرد.
تحلیل مسیر دوم یا اثرات ایجادی به نسبت بخش قبل بسیار دشوارتر است. در این مسیر هزینهکرد مجدد درآمد بخش رسمی و غیررسمی ناشی از توریسیم در اجتماع محلی، زنجیره غذا شامل تأمین مواد غذایی هتلها و مراکز توریستی از طریق کشاورزیهای محلی و غیره مثالهایی از این دست است. البته کتاب نکات ارزنده درباره میزان و سهم این اثرات در اقتصادهای متنوع بیان میکند که لازم است مخاطب به اصل کتاب رجوع کند، برای مثال تحقیقات نشان میدهد اقتصادهای توسعهیافتهتر نشتی برابر ۱۰ تا نهایتاً ۲۰ درصد به فقرا دارند، درحالی که در اقتصادهای ضعیفتر این نشت تا ۵۰ درصد نیز افزایش مییابد.
در فصل ششم اثرات پویا بر اقتصاد کلان و محلی مورد مداقه قرار گرفته است. این اثرات شامل شش مورد زیر است:
- توسعه زیرساختها، کالاهای عمومی و اجتماعی؛
- توسعه منابع انسانی؛
- توسعه بخش خصوصی (بخصوص خرد و متوسط)؛
- تغییر ساختار تولید؛
- مسیرهای توسعه درازمدت؛
- ارتباطات بین بخشها.
کتاب در آخرین صفحه خود اینگونه نتیجه میگیرد که «توریسم راه علاج کاهش فقر در کشورهای در حال توسعه نیست. با وجود این، در بعضی از کشورها توریسم میتواند نقش مهمی در پیکار با فقر ایفا کند. تحقیقات ما نشان داده است هرچه پیوندهای کنونی بین توریسم و فقر قوی باشد، گامهای ساده و عملی میتواند برای ارتقای این پیوندها برداشته شود».
میچل، جانتان و کرولاین اشلی (۱۳۹۱)، توریسم و کاهش فقر، ترجمه علی شکوری، تهران: انتشارات جامعهشناسان.
- نویسنده معرفی کتاب: سعید هراسانی