هنگامی که بینوایی فقر را از صحنه بیرون می‌راند


نویسنده کتاب: مجید رهنما

کتاب «هنگامی که بینوایی فقر را از صحنه بیرون می‌راند» تألیف مجید رهنما است که موسسه آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه‌ریزی آن را منتشر کرده است. این کتاب تحت عنوان «آبروی فقر» و مترجمی متفاوت توسط نشر قطره انتشار یافت. آنچنان که از محتوا و ساختار کتاب روشن است این اثر از دو کتاب مستقل «باستان‌شناسی فقر»  و «گسست بزرگ: بینوایی‌های مدرن در یورش به فقر» تشکیل شده است. عنوان ترجمه کتاب نیز به روشنی مبتنی بر کتاب دوم است.

کتاب اول شامل هفت فصل به باستان شناسی فقر و تعریفی تفسیرگرایانه از فقر می‌پردازد. فصل اول این کتاب «حکایت مسیری شخصی» است که رهنما از دوران کودکی آن را طی کرده است. با مطالعه این فصل می‌توان دلیل اصلی رهنما برای تدوین کتاب را فهمید، آنچنان که تجربه آمارتیا سن در هند کتاب «توسعه به مثابه آزادی» را خلق کرد، تجربه رهنما در ایران و باورهای مذهبی نسبت به فقر از یکطرف و دو طیف تجربه متفاوت او در دولت و الشتر از طرف دیگر پایه‌های دیدگاه پساتوسعه‌ای و تفسیرگرایانه او را ساخته است.

آنچنان که هویدا است کتاب در فصول متفاوت خود در بخش اول تلاش می‌کند فقر را متمایز از بینوایی تعریف کند. فصل دوم کتاب به تبارشناسی فقر پرداخته و مسیری که فقر معنای خود را در آن پیدا کرده است را مرور می‌کند. این فصل شامل پنج بخش دوران‌های پیش از زایش فقر، جوامع باستانی و عصر هزیود، گوش دادن به اجداد پارسی و یونانی، شرق پیش اقتصادی و در نهایت مفهوم جدید فقر (در عصر نیاز) می‌شود. «فقر به نشانه ثروت»، فقر به مثابه تکامل و عرفان، فقر به عنوان عذاب و غیره از جمله برداشت‌هایی است که رهنما به آن می‌پردازد.

فصل سوم کتاب به بررسی دو مصداق عینی (شامل سرخ‌پوستان کانادایی و پیاده‌رو نشینان کلکته) می‌پردازد و این موضوع را باز می‌کند که چگونه ساختارهای اجتماعی آنان را به عنوان فقیر برساخت کردند. این فصل پر است از مصداق‌ها و گزاره‌هایی که نشان می‌دهد چگونه فقر توسط دیگران ساخته شده‌اند (همچنان که فوکو این موضوع را درباره دیوانگان بیان می‌کند).

فصل پنجم به این موضوع می‌پردازد که چگونه فصل در فرایند جهانی‌شدن بخصوص خود را به عنوان یک ضدارزش شناسایی کرد و واژه‌ای مرگبارتر به عنوان «توسعه» در برابر آن شکل گرفت. رهنما چهار شالوده اجتماعی فقر را شامل وقایع و مادیاتی که در هر بازنمایی از واقعیت وارد می‌شوند، درکی که سوژه از خود و شرایطش دارد و نگاه دیگران به فقیر و شرایطش و در نهایت شرایط فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی که عوامل بالا را تحت تأثیر قرار می‌دهد، می‌داند. نه تنها فقر بلکه ثورت نیز در زبان بین‌المللی معنای جدید خود را یافته است.

فصل ششم به فقر خودخواسته و فصل هفتم به زندگی همزیستانه و مسالمت‌آمیز فقرا در کنار یکدیگر می‌پردازد. بخصوص فصل هفتم شامل روایت‌های متعدد از کشورها و زمان‌های متعدد است.

چهار فصل کتاب دوم شامل «مفاهیم واثرات گسست بزرگ: کالبدشناسی اقتصاد تولیدکننده کمبودها»، «تجددگرایی فقر: بینوایی و ویرانی از معبد درونی زندگی انسان»، «همنوع گالیله در جنگ‌های علیه فقر: باستان‌شناسی تحولات در زمینه کمک و نقاب‌های آن» و «در مسیر ساده‌زیستی خودخواسته: پیش به سوی فقر بازآفرینی شده» می‌شود.

بخش دوم کتاب را باید تکمله کتاب اول دانست. به عبارت دیگر در بخش اول توضیح داده می‌شود که فقر در طول تاریخ چگونه شکل‌گرفته و چه تفسیرهای متفاوتی از آن وجود دارد، اما بخش دوم کتاب هجمه تمام عیار جهان مدرن به مفهوم سنتی فقر را پیگیری می‌کند، آنچنان که عنوان کتاب نیز می‌گوید: «آنگونه که بینوایی فقر را از صحنه بیرون می‌کند!».

سعید فرزین در مرور بخش دوم کتاب می‌نویسد: «در واقع بحث اساسی این است که چه مکانیسمی‌باعث می‌شود تا فرآیندهای کسب ثروت در دورهٔ مدرن، به بازتولید شکل خاصی از بینوایی مبادرت ورزند که ادعا دارند برای رفع آن به وجود آمده‌اند. اخلاق مدرن که به اقتصادزدگی جوامع حکم می‌کند نیازهای القاشده‌ای را ایجاد می‌کند که رفع این نیازها دست‌ِکم برای بخش زیادی از مردم اساساً میسر نیست. از طرفی مکانیسم‌های تولید ثروت به گونه‌ای چینش شده‌اند که انقطاع از این چرخه منجر به فروپاشی کل سیستم می‌شود. »

در نهایت فصل پایانی کتاب به دنبال پاسخ به این سؤال است که آیا می‌توان از این گسست فاصله گرفت و دوباره معنای فقر را بازیافت. نویسنده طرح می‌کند که تا زمان باقی‌ماندن ساختار موجود نمی‌توان امیدی به تغییر داشت، اما آنچه باید انجام داد کاهش فشار بر گروه‌های فقیر است. به عبارت دیگر تفسیر مردمان طبقه متوسط از آنچه یک زندگی معمولی باید باشد، بار سنگینی بر دوش فقرا می‌گذارد. هرچقدر این بار کمتر شود، امکان بهبود اوضاع بیشتر می‌شود.

رهنما، مجید (۱۳۸۵)، هنگامی که بینوایی فقر را از صحنه بیرون می‌راند، ترجمه حمید جاودانی، تهران: موسسه آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه‌ریزی.

  • نویسنده معرفی  کتاب: سعید هراسانی

کتاب‌ها

باستان شناسی فقرفقر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *