نویسنده کتاب: ناصر جهانیان
همانطور که از عنوان کتاب نیز پیدا است «چالش فقر و غنا در کشورهای سرمایهداری» به بررسی وضعیت توزیع ثروت و شکلگیری فقر در کشورهای سرمایهداری میپردازد. این کتاب در چهار فصل و ۹۲ صفحه تنظیم شده است. فصول این کتاب به ترتیب عبارت از «ماهیت کلی نظام سرمایهداری پیشرفته غرب»، «توزیع داراییها در کشورهای پیشرفته سرمایهداری»، «توزیع درآمد در کشورهای پیشرفته سرمایهداری» و «توزیع مجدد درآمدها در کشورهای پیشرفته سرمایهداریی» است.
آنچنان که نویسنده در مقدمه کتاب اشاره میکند هدف متعالی وی برابری تمام افراد جامعه بشری است، بر این اساس کتاب به دنبال پاسخ به دو سؤال کلیدی است:
- چرا در کشورهای پیشرفته با وجود ثروت روزافزون تعداد بیشماری زیر خط فقر زندگی میکنند؟
- چرا ساختار توزیع داراییها نسبت به توزیع درآمد متصلبتر بوده و امکان تحرک اجتماعی را به کمترین میزان ممکن تبدیل میکند؟
فصل اول این کتاب ماهیت کلی نظام سرمایهداری را مورد بررسی قرار میدهد. نویسنده با لیست کردن پنج نوع نظام اقتصاد بسته، پیشهوری، سرمایهداری، صنفی و اشتراکی به تشریح ساختار اقتصاد سرمایهداری میپردازد. برای این موضوع ساختار رواشناختی (هدف نظام)، ساختار نهادی یا شکلی و ساختار اقتصادی (محتوای نظام) مورد بحث قرار گرفته است.
در بخش روانشناختی «نظام سرمایهداری توانست رسیدن به حداکثر بازده اقتصادی یا رفاه اقتصادی را به عنوان غایت نهایی این نظام برای همه اقشار جامعه، حتی مخالفان تاریخی خود، یعنی کارگران و مزدبگیران جابیندازد و نهادینه کند». درباره ساختار شکلی کتاب نظرات اندیشمندان مختلفی را مورد بررسی قرار میدهند. به طور کلی این بخش به تسلط مالکیت خصوصی بر ابزار تولید توجه اساسی کرده است. به لحاظ محتوایی کتاب بخش وسیعی از مفاهم را فرامیخواند که شامل اقتصاد صنعتی، بهرهوری نیروی کار، جهانی شدن، سازمان تولید اجتماعی بازار و غیره میشود. با این حال به نظر میآید محور مباحث در این بخش مفهوم «صنعتی شدن» باشد.
فصل دوم کتاب به دلایل عمده نابرابری در توزیع داراییها و دلیل تثبیت آنها میپردازد. کتاب دلیل عمده این نابرابری را به سهم هر کدام از این موارد در تولید کالا مربوط میداند، بر این اساس اگرچه در حال حاضر سهم داراییها در تولید کالا نسبت به سرمایه انسانی بیشتر است، اما در بلندمدت و سطح کلان این نسبت معکوس خواهد شد و سهم نیروی انسانی در تولیدکالا بیشتر از داراییها (زمین و منابع) خواهد شد. به عبارت دیگر در شرایط فعلی با توجه به زیاد بودن جمعیت (ارتش بیکاران) و ناکافی بودن سهم دانش نیروی انسانی در تولید کالا وضعیت نابرابر کننده داراییها برقرار خواهد بود. علاوه بر این کتاب با توصیف آماری وضعیت ایالات متحده بیان میکند سهم ارزشدار شدن ناگهانی داراییها در ثروت طبقه متوسط نقش اساسی داشته و بر اساس تحقیقات مختلف بخش عمدهای از این ثروتمندان بخشی یا تمام ثروت خود را از طریق ارث به دست آوردهاند.
این کتاب سه عامل کوشش ثروتمندان برای حفظ سلطه، ایجاد نهادهای اجتماعی مسلط و احزاب کارگری را عوامل تثبیت وضعیت نابرابری میداند. برای مثال سیستمهایی چون شرکتهای چندملیتی، سیستم پسانداز فدرال، بازار سهام، مالکیت خصوصی و بنگاه خصوصی از جمله نهادهای اجتماعی مسلط هستند. نویسنده کتاب ادعا میکند نبود احزاب کارگری واقعی در ایالات متحده (نسبت به کشورهای اسکاندیناوی) و قبضه کردن حکومت توسط احزاب تحت نفوذ بنگاههای خصوصی از دلایل تثبیت نابرابری در ایالات متحده است.
فصل سوم به توزیع درآمد در کشورهای پیشرفته پرداخته است. بر این اساس درآمد در این کشورها مبتنی بر چهار عامل نیروی کار، زمین، سرمایه و کارفرمایی یا مدیریت است. نقش کارفرما در این میان محوری است چرا که وظیفه ادعام نیروی کار، منابع طبیعی و سرمایه را بر عهده دارد. بخشی از این فصل به توصیف نابرابری شگرف درآمد در کشورهای پیشرفته پرداخته است. برای مثال در سال ۱۹۸۵ سهم بالاترین دو دهک جامعه آمریکا از درآمدهای حاصله بیش از ۴۱ درصد بود در حالی که این سهم برای پایینترین دو دهک چیزی کمتر از ۵ درصد را شامل میشد.
در نهایت تحلیل این فصل آن است که «سرمایه سلطهای عجیب و جبارانه بر کار، اعم از مدیریت تا کارگری ساده و غیرماهر دارد و تحرک صعودی از طبقات پایین به سمت طبقه ثروتمند، تقریباً خواب خیالی بیش نیست».
فصل چهارم در توزیع مجدد اشاره میکند که با وجود نظام جامع تأمین اجتماعی در کشورهای پیشرفته همچنان فقر آشکارا خود را نمایان میسازد، آنچنان که بر اساس گزارش توسعه انسانی ۱۹۹۵ «حدود ۱۰۰ میلیون نفر در این کشورها زیر خط فقر زندگی میکنند و بیشتر از ۵ میلیون نفر بیخانمان هستند». اینها درحالی است که از طریق نظامهای بیمهای و مالیاتی و همچنین استفاده از نظامهای بهداری ملی، مسکن اجتماعی و غیره نظام تأمین اجتماعی فعالیت میکند.
کتاب علت اصلی جلوگیری از بازتوریع مجدد درآمد و دارایی در کشورهای پیشرفته را «فرهنگ پذیرش نابرابری» معرفی میکند. این موضوع را میتوان در کنار عوامل اشاره شده در فصل دوم شامل نهادهای اجتماعی مسلط و تلاش ثروتمندان قرار داد.
جهانیان، ناصر (۱۳۸۸) چالش فقر و غنا در کشورهای سرمایهداری، تهران: کانون اندیشه جوان.
- نویسنده معرفی کتاب: سعید هراسانی