نویسنده کتاب: دی.کی. سریواستاوا و دیگران
هند کشوری است که اجرای طرحهای پاکسازی محلات زاغهنشین در آن قدمت دارد اما موفقیتهای آنان محدود بوده است. به بیان مترجمان، این کتاب یکی از کتابهای موفق در زمینه مدیریت و کاهش فقر شهری است. این کتاب که در شش فصل تدوین شده است، به بررسی ویژگیها و خصوصیات فقر شهری در شش شهر هند (چنای، کلکته، احمدآباد، جیپور، ایندور و گواهاتی)، همراه با نگاهی به وضعیت عاری از محلات زاغهنشین تا سال ۲۰۲۰ پرداخته و در پایان نیز راهکاری برای کاهش فقر و ساماندهی محلات زاغهنشین در هر یک از این شهرها ارائه شده است.
فصل اول شامل مقدمه و همچنین ویژگیهای جغرافیایی، پیشینهی مذهبی، ماهیت فعالیتهای اقتصادی و ویژگیهای مناطق اطراف این شهرها است. در این فصل پس از مرور اجمالی بر آمار و ارقام مربوط به فقر شهری در این شهرهای مورد مطالعه به این نتیجه رسیده است که در سطح محلی، دادهها و اطلاعات بسیار کمی در خصوص فقر شهری وجود دارد و لازم است تعداد فقرای شهری، نوع فعالیت آنها، منطقه سکونت و این مسئله که برای کاهش فقر شهری به میزان تعیین شده در برنامههای توسعه چه مقدار بودجه لازم است و همچنین کارایی نسبی طرحهای مختلف کاهش فقر شهری، اطلاعات بیشتری جمعآوری شود.
فصل دوم با عنوان «وضعیت فقر و پویایی جمعیتشناختی» مشخصات فقر شهرها در زمینه پیشینهی جمعیتشناسی، تعداد تخمینی افراد زیر خط فقر، ویژگی گروههای فقیر، جمعیت محلات زاغهنشین و مشکلات آنها بررسی شده است. الگوی موجود در سه شهر به صورتی است که فقر در مرکز شهر بیشتر از حاشیهی آن است. مطالعات نشان داده است که نابرابری درآمد و سطح ثروت از چالشهای پیش روی مسئولین شهر است. در نتیجه گیری فصل بیان شده است که فقر در میان بیسوادها و کسانی که تنها سواد ابتدایی بیشتر است؛ و برخوردار بودن از سطح ابتدایی تاثیر قابل ملاحظهای در کاهش فقر دارد؛ اما در این شهر فقر در افراد باسطوح تحصیلات عالی نیز دیده میشود که عمدتا دو دستهاند کسانی که به ویژه زنان به دلایلی از بازار کار خارج شده و دوباره میخواهند وارد آن شوند و کسانی که دانش و مهارتهایشان کاربردی ندارد؛ حتی اگر دارای مدرک تحصیلی عالی باشند.
فصل سوم با عنوان «چشماندازهای موجود در مورد رشد و اشتغال» به بررسی راه حل اصلی کاهش فقر در ایجاد اشتغال مولد و بهبود سطح مهارت فقرا پرداخته است، علاوه بر این احتمال ایجاد معیشت پایدار و تحقق فقر صفر بررسی شده است. در این فصل بر دو جنبه برای کاهش فقر در طیف تامین معاش و اشتغال تاکیده شده است. در نهایت این فصل تاکید میکند که برای ایجاد شهری عاری از محلات زاغه نشین، بهبود کیفیت مسکن و توسعه سیستم حمل و نقل برای فقرای شهری، علاوه بر اینکه یک چالش است، به عنوان یک فرصت برای ایجاد اشتغال و کاهش فقر نیز به حساب میآید.
فصل چهارم «منابع و تامین بودجه کاهش فقر» به بررسی منابع درآمد شهردارها و شیوه تامین مالی برای ساماندهی محلات فقیرنشین و کاهش فقر شهری پرداخته است. راه تامین مالی نیز ترویج مالیات بر املاک در این مناطق عنوان شده است و از سوی دیگر هزینههای خدمات شهری افزایش داده شود و مراکز جمع آوری منابع مالی باید کامپیوتری شوند تا تراکنشها به سرعت ثبت شوند.
در فصل پنجم «برنامههای کاهش فقر- پیشرفت و چشم اندازها»، نمایی کلی از طرحهای کاهش فقر شهری اجرا شده در پنج شهر هند ارائه شده است و سپس برخی از تجربهها نیز مطرح شده است. عمده تمرکز این فصل برنامههای مختلف تامین مسکن برای محلههای زاغه نشین بوده که توسط دولت مرکزی پشتیبانی و حمایت میشود.
فصل ششم «راهبردهای کاهش فقر شهرمحور : ۲۰۱۰- ۲۰۲۰» درباره استراتژیهای کاهش فقر در شش مذکور است. همچنین ایجاد اشتغال، مسکن کم هزینه، بهبود وضعیت آموزشی وبهداشتی و گسترش خدمات شهری از راههای کاهش فقر شهری عنوان شده است. همچنین برای اجتناب از تشکیل محلات زاغهنشین جدید، لازم است خانههای کم هزینه برای اسکان تازهواردها به زندگی شهری ایجاد شود.
سریواستاوا، دی.کی و دیگران(۱۳۹۷) راهبردهای کاهش فقر شهری: بررسی شش شهر (در هند) مترجمان زریر نگینتاجی، احمد امامیمیبدی، تهران : شهرداری تهران، مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران.
- نویسنده معرفی کتاب: راضیه شیخ رضایی