در اقتصاد، فقر به محرومیت از رفاه تعریف شده است. رفاه برحسب مطلوبیت مشخص میشود و تابع مطلوبیت بر اساس مصرف کالاها و خدمات تعریف میشود. بهعبارتدیگر، تابع مطلوبیت، ترجیحات افراد را درباره سبدهای مختلف کالاها و خدمات مشخص میکند. با توجه به تعریف محرومیت، دو جنبه مطلق و نسبی در شناسایی افراد فقیر مطرح میشود و مرزی میان فقرا و سایر افراد جامعه ترسیم میکند که «خط فقر» نام دارد. هر فردی که درآمدی کمتر از خط فقر داشته باشد، فقیر محسوب میشود. لذا فقیر به کسی اطلاق میشود که درآمد با مصرف وی برای تأمین حداقل نیازهای اساسی کفایت نکند (باقری و همکاران، ۱۳۸۶: ۲۶).
فقر با توجه به پیامدهای نامطلوبی که به دنبال دارد، در کانون تمرکز مطالعات تجربی قرار گرفته است و پژوهشگران از زوایای مختلف آن را بررسی کردهاند. اندازهگیری فقر و عوامل اثرگذار بر آن، ازجمله مسئلۀ تعارض منافع، از مهمترین این موضوعات محسوب میشود. در این میان، اندازهگیری فقر انرژی که یکی از مؤلفههای اصلی اندازهگیری معیار فقر چندبعدی است، با تمام اهمیتی که دارد، کمتر به آن توجه شده است. یکی از دلایل بسیار مهم بررسی نکردن فقر انرژی در ایران، پایین بودن قیمت نسبی انرژی به دلیل یارانههای همیشگی این حوزه است. درهرحال، بررسی وضعیت فقر انرژی و تبیین عوامل اثرگذار بر آن حائز اهمیت است، زیرا اجرای طرحهایی از قبیل افزایش قیمت بنزین (در آبان ۱۳۹۸) یا سایر حاملهای انرژی میتواند آثار تورمی شدیدی برای دهکهای پایین درآمدی داشته باشد و به فقر انرژی منجر شود. در این گزارش سعی شده است پس از شناسایی وضعیت فقر انرژی، نقش تضاد منافع بر آن بررسی شود. بهعبارتدیگر، سعی خواهد شد با ارائه مصادیق تضاد منافع، آثار آن بر فقر انرژی بررسی و راهکارهای لازم ارائه شود. بر این اساس و با توجه به اهمیت انرژی، هدف اصلی این گزاش عبارت است از:
١. شناسایی شاخصهای اندازهگیری فقر انرژی؛
۲. اندازهگیری فقر انرژی در ایران با توجه به شاخصهای مختلف شناساییشده در بخش اول؛
٣. شناسایی مصادیق ناکارایی در صنعت انرژی کشور (عمدتاً صنعت برق) برگرفته از مطالعات مرکز پژوهشهای مجلس؛
۴. جمعبندی و نتیجهگیری.
- گزارش کارشناسی معاونت رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی- دفتر مطالعات رفاه اجتماعی