با توجه به تعاریف مختلفی که از پدیده فقر وجود دارد، شاخصهای آن نیز میتوانند با هم متفاوت باشند. بیشتر تعاریف در حوزه فقر، داشتن درآمدی کمتر از مقدار مشخص را معیار فقر در نظر میگیرند و از بررسی سایر جنبههای اقتصادی، اجتماعی و رفاهی اجتناب میکنند. بر همین اساس، بهتدریج رویکرد قابلیتی بهعنوان یکی از مهمترین جنبههای فقر موردتوجه قرار گرفت و محرومیت از این قابلیتها و بهرهمند نبودن از استانداردهای لازم نیز فقر تلقی شد؛ بنابراین چنانچه قابلیت استفاده از منابع در یک فرد وجود نداشته باشد و نتواند از این منابع استفاده کرده و آنها را به یک کارکرد تبدیل کند، مطلوبیتی از در اختیار داشتن آن منابع به دست نخواهد آورد و لذا فقیر تلقی خواهد شد. در این رویکرد، فقر با محرومیت از قابلیتهای فردی و اجتماعی تعریف میشود که یکی از آنها درآمد است؛ بنابراین دیدگاه فقر را باید بهصورت محرومیت از قابلیتهای اساسی در نظر گرفت و نه فقط کموبیش بودن درآمدها و مخارج که معیار متعارف شناسایی فقراست.
برای محاسبه شاخص فقر چندبعدی از فاکتورهای غیردرآمدی در تعیین فقر استفاده میشود. این شاخص مکمل اندازهگیری فقر بر پایه درآمد است و بهطور عمده، ملاحظات مبتنی بر محرومیت شدید در ابعاد آموزش، سلامت و استانداردهای زندگی را شامل میشود که نماینده وجود رفاه در خانوار محسوب میشوند. ازآنجاکه یکی از دلایل ناکامی برنامههای فقرزدایی در کشورهای درحالتوسعه، استفاده محض از شاخص درآمد یا هزینه است، این روش بهعنوان جایگزینی برای آن مطرح میشود. درواقع، یکی از علل اصلی وجود فقر، نبود قابلیت لازم در افراد فقیر برای خروج از وضعیت فقر است. شاخص فقر چندبعدی به محاسبه این قابلیتهای لازم در زندگی افراد میپردازد و افراد فقیر را با استفاده از آستانههای محرومیت و فقر شناسایی میکند. این ویژگیها سبب میشود که شاخص فقر چندبعدی به ابزاری مفید برای شناسایی افراد آسیبپذیر تبدیل شود. بهعلاوه، شاخص فقر سیاستگذاران را قادر میسازد که بهطور مؤثر منابع را هدف قرار دهند و سیاستهای مؤثرتری برای رفع فقر طراحی کنند.
چارچوب نظری این شاخص در مؤسسه توسعه انسانی و فقر دانشگاه آکسفورد تدوین شده است. شاخص فقر چندبعدی بر اساس روش آلکایرو فوستر در دو مرحله و با استفاده از دو آستانه محرومیت و فقر به شناسایی افراد محروم و فقیر در سه بعد سلامت، آموزش و استاندارد زندگی میپردازد. همچنین، این شاخص حاوی اطلاعاتی است که وسعت و شدت فقر را نشان میدهد در این گزارش سعی شده است با حفظ رویکرد اصلی فقر چندبعدی، به دو موضوع دیگر نیز توجه شود. موضوع اول درباره ابعاد مختلف فقر است که به دلیل پراکندگی اطلاعات آنها معمولاً در بیشتر پژوهشها از بررسی آنها صرفنظر میشود. با توجه به پژوهشهای انجامشده مجزا و مفصل در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی درباره ابعاد مختلف فقر، در این گزارش سعی شده است که چکیدهای از این اطلاعات ارائه شود و در اختیار مخاطب قرار گیرد. این کار به خواننده کمک میکند که علاوه بر کسب اطلاعاتی از آخرین وضعیت شاخصهای هر بعد، مقایسه این شاخصها در سطوح ملی و منطقهای را مشاهده کند. موضوع دیگر درباره تغییرات جزئی در شاخصهای استفادهشده در روش اصلی (آلکایرو فوستر) است. در این پژوهش سعی شده است بر اساس سبک زندگی در ایران و همچنین دادههای در دسترس، شاخصهایی انتخاب شوند که بتوانند ابعاد مدنظر را تا حد خوبی پوشش دهند و به همین دلیل، تعداد شاخصهای استفادهشده، کمی بیشتر از حد معمول است. درباره معیارهای تعریف شاخصها نیز از ادبیات موجود، تعاریف و کارشناسان این حوزه در داخل کشور استفاده شده است. در بخشهای مربوط، این موضوع بهتفصیل بررسی خواهد شد.
- گزارش کارشناسی معاونت رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی- دفتر مطالعات رفاه اجتماعی