در آستانه دهه دوم هزاره سوم، فقر، نابرابری و تخریب روزافزون محیطزیست بهعنوان مهمترین چالشهای جامعه بشری خودنمایی میکند و بسیاری از دولتهای ملی و نهارهای بینالمللی را به چالش فراخوانده است. هرچند سران کشورهای مختلف جهان طی دهههای گذشته، نگرانی و دغدغههای خود را نسبت به موضوع فقر و تبعات ناشی از این پدیده را ازجمله تخریب فزاینده محیطزیست، در نشستها و کنفرانسهای متعدد ابراز نمودهاند و حتی تعهداتی را برای مبارزه با این پدیده شوم (آرمان اول اهداف توسعه هزاره) متقبل شدهاند، بااینوجود این پدیده شوم همچنان در بسیاری از کشورها و مناطق جهان مشاهده میشود و علیرغم بهبود شرایط زندگی بشر در یک سده اخیر و پیشرفتهای شگرف آن در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و فنّاورانه، هنوز در جهانی از تفاوتهای نگرانکننده زندگی میکنیم، بهطوریکه با وجود این همه ذخایر غذایی و افزایش تولید مواد غذایی، خیل عظیمی از انسانها گرسنه میمانند. در این پژوهش سعی بر آن است تا بدین چالش پرداخته شود و کنشهای متقابل فقر، توزیع درآمد و تخریب محیطزیست مورد تحلیل و ارزیابی قرار گیرد.
- گزارش کارشناسی مؤسسه مطالعات و مدیریت جامع و تخصصی جمعیت کشور