رابطه رشد اقتصادی نابرابری درآمدی و فقر (منطقه منا)


در سال های اخیر تاکیدات نوینی بر کاهش فقر بعنوان هدف سیاست ها و تعاونی های توسعه دیده شده است . اهداف توسعه هزاره ،که در سال ۲۰۰۰ مورد توافق رهبران جهانی قرار گرفت ، کاهش فقر را در راس دستور توسعه خود قرار داده است. این تحقیق به موضوع رشد فقر زدا در گروه کشورهای اسلامی منطقه منا در محدوده سال های ۲۰۰۷_۱۹۹۱ می پردازد. هدف مااز این مطالعه تحلیلی عملی مرتبط با این مسئله است که آیا فرایند رشد در یک کشور فقرزدا است یا نه. برای بررسی این مسئله از معیاری بنام” نرخ رشد جبران فقر ” استفاده کرده ایم. این شاخص اثر مستقیم (افزایش نرخ رشد، فقر را کاهش می دهد) و غیر مستقیم (افزایش درآمد ناشی از رشد و توزیع آن، فقر را کاهش می دهد) حاصل از رشد بر فقر را در خود دارد. همچنین به این موضوع پرداختیم که چگونه منافع رشد بین فقرا و غیر فقرا توزیع می شود. با توجه به نتایج می‌توان گفت رشد مثبتی که در این کشورها اتفاق افتاده در دهه ۹۰ عموما فقرزدا نبوده است اما از سال ۲۰۰۰ و دردهه اخیر بهبودهایی در شاخص مذکور دیده می‌شود به گونه ای که با کاهش نابرابری اثر رشد تشدید شده و منافع رشد فقرا را نیز منتفع کرده است.با این وجود این رشد،رشد فقرزدای ضعیف محسوب می شود زیرا نرخ بهره مندی فقرا از منافع رشد به اندازه غیر فقرا نمی باشد.واژگان کلیدی: فقر- رشد اقتصادی- نابرابری- رشد فقرزدا – نرخ رشد جبران فقر.

عاطفه مزینانی، ۱۳۸۸، رابطه رشد اقتصادی نابرابری درآمدی و فقر (مطالعه موردی کشورهای منطقه منا)، پایان نامه کارشناسی ارشد، استاد راهنما: رضا نجارزادهدانشگاه تربیت مدرس

دریافت پایان نامه:

رابطه رشد اقتصادی نابرابری درآمدی و فقر (مطالعه موردی کشورهای منطقه منا)

پایان‌نامه‌هامشارکت‌کنندگان در مرحله‌ی اول

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *