در مناطق روستایی، کشاورزی منبع اصلی درآمد و معیشت است. رشد در بهرهوری کشاورزی پایدار به طور مستقیم بر رفاه بخش عمدهای از مردم فقیر روستایی تأثیرگذار است. مطالعه حاضر به دنبال پاسخگویی به این سوال میباشد که آیا بین کشاورزی پایدار و توزیع مکانی فقر رابطه معناداری وجود دارد؟ هدف تحقیق حاضر بررسی میزان اثرات کشاورزی پایدار در توزیع مکانی فقر روستایی منطقه مورد مطالعه میباشد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش مورد استفاده از نوع تحلیلی توصیفی میباشد که مبتنی بر روش گردآوری اطلاعات کتابخانهای و میدانی با استفاده از ابزار پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده است. در روش تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش کمی و کیفی استفاده شده است. در روش کمی، آمار توصیفی(میانگین و توزیع فراوانی، انحراف معیار) و آمار استنباطی(ضریب همبستگی پیرسون، آماره tتک نمونه، آماره t دو نمونه تحلیل مسیر و کای اسکویر) استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق، خانوارهای روستاهای دهستان خسویه میباشد. این دهستان در سرشماری سال ۱۳۹۰ دارای ۹ روستا، ۲۷۳۵ خانوار و ۱۰۴۸۲ نفر جمعیت بوده است. برای محاسبه حجم نمونه در بین خانوارها با استفاده از فرمول کوکران تعداد ۲۸۸ مورد انتخاب و پرسشنامهها به صورت تصادفی ساده توزیع شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد ۵۹ درصد خانوارها زیر خط فقر، ۴۱درصد بالای خط فقر میباشند و بعد زیست محیطی با میانگین ۲/۷۰و انحراف معیار ۰/۶۳۳ بالاترین میانگین ابعاد در کشاورزی پایدار داشته است. بنابراین میتوان گفت پایداری زیست محیطی بیشترین تاثیر را در توزیع مکانی فقر در روستاهای مورد مطالعه داشته است. نتایج مربوط به بررسی رابطه بین کشاورزی پایدار و میزان درآمد بر اساس ضریب همبستگی پیرسون نشان می دهد، ضریب همبستگی برای رابطه بین کشاورزی پایدار و درآمد **۰٫۲۴۸ میباشد که با توجه به ضریب همبستگی رابطه مستقیم ناقص بین مولفه های تأثیر گذار کشاورزی پایدار و میزان درآمد در سکونتگاههای روستایی محدوده مورد مطالعه وجود دارد.
آمنه ترنج، ۱۳۹۴، تحلیلی بر نقش کشاورزی در توزیع مکانی فقر نواحی روستایی با تأکید بر پایداری و ناپایداری: (مطالعه موردی: دهستان خسویه)، پایان نامه کارشناسی ارشد،استاد راهنما: بهروز محمدی یگانه، دانشگاه زنجان- دانشکده علوم انسانی.
دریافت پایان نامه:
تحلیلی بر نقش کشاورزی در توزیع مکانی فقر نواحی روستایی با تأکید بر پایداری و ناپایداری: (مطالعه موردی: دهستان خسویه)