نفوذ فقر به تمام سطح جامعه تهدیدی جدی است که برای مبارزه با آن مسئولین امر، عدالت اجتماعی و بازتوزیع عادلانه را در دستور کار خود قرار دادهاند. گسترش محرومیت، مهاجرت، حاشیهنشینی، افزایش جرم و کجروی و … همگی ناشی از فقر و نابرابری است و این موارد ادلهای محکم در باب ضرورت پرداختن به این مهم میباشد. نابرابری به عنوان معضلی است که در قرن حاضر بیشترین نگاهها را معطوف خود ساخته است. گسترش روز افزون محرومیتها و افزوده شدن به جامعه فقرا بیشک ریشه در نابرابری دارد. این پژوهش ضمن پرداختن به نابرابری توسعه در ابعاد محرومیت، آسیبپذیری و نیازهای اساسی به عنوان یک پدیده عینی در مناطق روستایی مرزی و مرکزی ایران با استفاده از متون علمی و کتب و اسناد مرتبط با حوزههای تحقیق با روشی توصیفی- تحلیلی میپردازد. دراین پژوهش پس از جمعآوری دادهها و اطلاعات مربوط به ۲۲۴ دهستان که به عنوان نمونه و با روش تصادفی سیستماتیک از استانهای سیستان و بلوچستان، کردستان، هرمزگان، خراسانشمالی، گلستان، تهران، قزوین، همدان، یزد و چهارمحال و بختیاری انتخاب شدهاند، به تجزیه و تحلیل اطلاعات آنها و مقایسه آن با هم در طی سه مقطع ۶۵، ۷۵ و ۱۳۸۵ و تعیین روند تغییرات با استفاده از نرم افزار Excel و مدلهای ضریب پراکندگی و ضریب جینی پرداخته شده است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که ابعاد اجتماعی بیشترین نابرابری را در روستاهای مناطق مرزی و مرکزی به خود اختصاص داده است و افزایش دسترسی در مناطق مرکزی منجر به خلق فرصتهای بیشتر در این مناطق گردیده است. نتایج پژوهش همچنین نشان میدهد که نابرابری در مناطق مرکزی در شاخص آسیبپذیری و بویژه دسترسی به نیازهای اساسی بیش از مناطق مرزی مشهود است و اوج این نابرابری در سال ۱۳۸۵ دیده میشود.
یعقوب زارعی، ۱۳۸۹، مقایسه تطبیقی ابعاد نابرابری بین مناطق روستایی مرزی و مرکزی ایران، استاد راهنما: مرتضی توکلی، دانشگاه زابل.
دریافت پایان نامه:
مقایسه تطبیقی ابعاد نابرابری بین مناطق روستایی مرزی و مرکزی ایران