فرهنگ فقر و وضعیت اقتصادی-اجتماعی اهالی دهستان طاهرگوراب


فرهنگ فقر اصطلاحی بود که اسکار لوئیس برای بیان نحوه زندگی افراد فقیر و فرودستان شهری ابداع کرد. او معتقد بود مردم فقیر دارای یک خرده‌فرهنگ با خصوصیات مشخص اقتصادی، اجتماعی و ویژگی‌های شخصیتی خاص می‌شوند. وی به‌عنوان یک انسان‌شناس، فقر و ویژگی‌های آن را نوعی خرده‌فرهنگ می‌دید که به‌عنوان یک شیوه‌ی مشخص زندگی از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود.

با توجه به رویکرد موجود پژوهش حاضر در پی پاسخ به این سؤال است که چه الگوهایی با توجه به مؤلفه‌های فرهنگ فقر می‌تواند بر روستاییان طاهرگوراب استان گیلان حاکم باشد و آیا ارتباطی بین توزیع طبقاتی ساکنین روستا با توجه به وضعیت اقتصادی و اجتماعی‌شان و فرهنگ فقر وجود دارد. داده‌های پژوهش حاضر به‌وسیله پرسشنامه و با حجم ۳۸۰ نمونه و با روش نمونه‌گیری خوشه‌ای تصادفی جمع‌آوری گردیده. با توجه به یافته‌های توصیفی پژوهش تقریباً در ۷۵ درصد از روستاییان فرهنگ فقر وجود دارد و در مقابل ۷۰ درصد از روستاییان از وضعیت اقتصادی-اجتماعی خوبی برخوردارند.

با توجه به نتایج حاصله و آزمون‌های همبستگی و t و f بین فرهنگ فقر و وضعیت اقتصادی-اجتماعی روستاییان رابطه معناداری وجود دارد، یعنی به‌نوعی فرهنگ فقر باعث وخیم‌تر شدن وضعیت اقتصادی-اجتماعی روستاییان می‌شود. همچنین بین تمام مؤلفه‌های فرهنگ فقر و وضعیت اقتصادی-اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد. بین تمام مؤلفه‌های فرهنگ فقر در دو جنس، تفاوت معناداری وجود ندارد به‌جز در وابستگی به محیط که با توجه به جنسیت افراد متفاوت است. بین فرهنگ فقر و سن پاسخگویان و جنسیت سرپرست خانواده رابطه و تفاوت معناداری وجود ندارد؛ اما بین فرهنگ فقر و سطح تحصیلات پاسخگویان، شغل پاسخگویان، شغل سرپرست خانواده، میزان درآمد خانواده و سطح تحصیلات سرپرست خانواده تفاوت معناداری وجود دارد.

  • قربانی زیکسازی، هومن. ۱۳۹۷٫ «فرهنگ فقر و وضعیت اقتصادی-اجتماعی اهالی دهستان طاهرگوراب». دانشگاه تهران.

پایان‌نامه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *