پدیده فقر همواره به نحوی افکار جوامع بشری، بهویژه کشورهای درحالتوسعه را به خود مشغول کرده است. نابرابری تفاوت موجود در معیارهای مختلف ازنظر رفاه اقتصادی در میان افراد یک گروه، در میان گروههای موجود در یک جمعیت، یا در میان مردمان کشورها است. نابرابری بین کشورها بر سطح فقر تأثیر میگذارد؛ زیرا کشورها جدا از هم نیستند. این نابرابری ساختاری تأثیر قابلتوجهی بر سطح فقر در سراسر جهان دارد. ازاینرو هدف این مطالعه اثر نابرابری بینالمللی بر فقر در کشورهای کمتر توسعهیافته بود. نمونه موردبررسی در این مطالعه نیز شامل کشورهای منتخب درحالتوسعه بود که از حداکثر دادههای موجود طی دوره زمانی ۲۰۱۵-۱۹۸۰ برای برآورد مدل با روش دادههای ترکیبی استفاده شد.
در – ابتدا برای بررسی وجود رگرسیون کاذب آزمون مانایی انجام شد. نتایج بیانگر مانا بودن متغیرهای موردبررسی بود. نتایج آزمون چاو نیز بیانگر تائید دادههای ترکیبی در برابر دادههای تلفیقی بود. با استفاده از آزمون هاسمن نیز دادههای ترکیبی ثابت رد و در مقابل تصادفی نیز تائید شد. درنهایت مدل تحقیق با روش اثرات ثابت برآورد شد. نتایج مدل نشان داد که علامت متغیر نابرابری در درآمد جهانی بر فقر انسانی مثبت و معنیدار است. به عبارتی نابرابری جهانی درآمد، فقر در کشورهای موردمطالعه را افزایش داده است. همچنین با توجه به نتایج همین جدول اثر نرخ تورم بر شاخص فقر انسانی اگرچه مثبت و معنیدار است. به عبارتی تورم، وضعیت فقر در کشورهای موردمطالعه را بدتر کرده است. سایر نتایج تحقیق نیز نشان داد که علامت متغیر شهرنشینی و آموزش بر شاخص فقر انسانی منفی و معنیدار است. به عبارتی، شهرنشینی و آموزش نابرابری فقر را در کشورهای موردمطالعه کاهش داده است.
- کثیری، عاطفه. ۱۳۹۷٫ «اثر نابرابری بینالمللی بر فقر در کشورهای کمتر توسعهیافته بین سالهای ۲۰۱۵-۱۹۸۰». استاد راهنما: ابوالقاسم اثنیعشری امیری. دانشگاه علامه محدث نوری، دانشکده اقتصاد و علوم اداری.