با توجه به اهمیت فقر بهعنوان یکی از مباحث مهم در ادبیات اقتصاد توسعه، دولتمردان در پی کاهش آن در جامعه میباشند. رساله حاضر به بررسی عوامل تأثیرگذار بر فقر با تأکید بر نقش توسعه صنعتی در استانهای ایران طی دوره ۱۳۸۳ تا ۱۳۹۴ میپردازد. در تحقیقات علوم منطقهای که مبتنی بر دادههای نمونهای منطقهای که دارای جزء مکانی هستند، استفاده از مدلهای فضایی مطلوب است. لذا در این تحقیق از مدلهای اقتصادسنجی پانل فضایی برای برآورد سناریوهای تحقیق استفاده شده است. شاخص فوستر، گریر و توربک (۱۹۸۴) برای فقر و متغیرهای ارزشافزوده سرانه بخش صنعت، عمق فعالیتهای صنعتی (نسبت اشتغال به کارگاههای صنعتی)، شاخص تمرکز و شاخص مزیتهای نسبی منطقهای بهعنوان شاخصهای توسعه صنعتی در کنار شاخصهای نابرابری و تورم در الگوهای تحقیق بکار رفتهاند. در سناریوی اول از شاخص تمرکز و در سناریوی دوم از شاخص مزیتهای نسبی استفاده شده است.
همچنین مطالعات جانبی کششهای درآمدی و توزیع درآمدی فقر، رابطه ارزشافزوده فعالیتهای صنعتی، نابرابری و فقر بر اساس رویکرد خودرگرسیونی برداری پانل و همگرایی مطلق و شرطی فقر در راستای تأثیر توسعه صنعتی بر فقر مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافتههای دو سناریوی تحقیق با مدل پانل فضایی، نشانگر تأثیر مثبت نابرابری، تورم و شاخص تمرکز بر فقر و نیز تأثیر منفی ارزشافزوده سرانه فعالیتهای صنعت، عمق فعالیتهای صنعتی و مزیت نسبی بر اساس اشتغال بر فقر بودهاند. نتایج مربوط به اثرات سرریز فضایی حاکی از آن است که شدت فقر بر اساس متغیرهای نابرابری، تورم در هر دو سناریو و ارزشافزوده فعالیتهای صنعتی و عمق فعالیتهای صنعتی در سناریوی اول دارای اثر سرریز فضایی (اثر غیرمستقیم) در استانهای ایران است. شاخص تمرکز تأثیر مثبتی بر فقر داشت. درنتیجه هر چه فعالیتهای صنعتی در استانها رقابتیتر باشند، فقر کاهش خواهد یافت. لذا نظارت و پایش رفتارهای غیررقابتی توصیه میشود.
- مصطفائی، شعبان. ۱۳۹۸٫ «تأثیر توسعه صنعتی بر کاهش فقر در استانهای ایران». استاد راهنما: فرهاد خداداد کاشی. دانشگاه پیام نور استان تهران، مرکز پیام نور تهران غرب.