بشر همواره در رؤیای از بین بردن فقر و ایجاد یک زندگی مطلوب بوده و به همین خاطر تلاشهای متعددی برای مبارزه با فقر انجام داده است اما تجویز راهکار بدون توجه به ریشههای مختلف فقر نمیتواند مؤثر واقع شود. در نظام اقتصادی اسلام نیز از زکات بهعنوان راهکاری برای از بین بردن فقر نامبرده شده است اما امروزه درآمدهای زکات توانایی کفاف حجم عظیم فقر را ندارد. این با نقش زکات در رفع فقر که روایات به آن اشارهکردهاند، در تعارض است. سؤالی که مطرح میشود این است که آیا راهکار زکات برای رفع همه انواع فقر اقتصادی است؟
در این پژوهش پس بررسی پیشینه پژوهش و ادبیات نظری، ابتدا از طریق حصر عقلی، تشکیل خانواده حدیثی و با استفاده از آیات و روایات، ریشههای فقر به چهار دسته: طبیعی، خودساخته، سرمایهداری و استعماری تقسیم میشوند و بعدازآن با بیان راهکارهای اسلام برای مبارزه با هر نوع فقر این نتیجه گرفته میشود که فقر موجود در جامعه اسلامی محدود به فقر طبیعی است و راهکار زکات در جهت رفع این نوع از فقر است. سپس برای بررسی دقیقتر با اتخاذ نظریه امکان تعمیم اموال مشمول زکات، مدل تصادفی زکات ارائه میشود. برای این منظور ابتدا افراد جامعه را به دودسته زکاتدهنده و زکاتگیرنده تقسیمشده و معادلات تصادفی ثروت هر گروه محاسبه میشود. پسازآن با تشکیل توابع مرتبط نقش زکات در فاصلهی طبقاتی و ثروت جامعه بررسیشده است.
نتایج مدل حاکی از آن است که اگر در جامعه زکاتی پرداخته نشود و باز توزیعی در جامعه صورت نگیرد، برای ایجاد توازن بین طبقات باید مجموع رشد ثروت دو گروه به سمت صفر میل کند و میانگین رشد ثروت ثروتمندان در دورههای متوالی منفی و میانگین رشد ثروت فقرا مثبت باشد اما در صورت پرداخت زکات، اگر اختلاف ثروت بین زکاتدهنده و زکاتگیرنده کم باشد، درنهایت زکات تحت شرایطی این پتانسیل را دارد که توازن ثروت بین طبقات جامعه را برقرار کند. همچنین مشخص شد که ثروت جامعه تحت فروض مدل مستقل از زکات است و مطابق مدل پرداخت زکات اثری روی رشد اقتصادی ندارد.
در ادامه به بررسی دادههای فقر و زکات و بررسی نتایج مدل در اقتصاد ایران پرداختهشده است. به دلیل دشواریهای تولید آمار مربوط به درآمد خانوارها از دهکهای هزینهای خانوارها استفاده میشود، مشخص شد که میزان زکات بالقوه در اقتصاد ایران در حالت انحصار در مقابل با حجم فقر ناچیز و نمیتواند برای رفع فقر تأثیر مهمی داشته باشد؛ اما با بررسی دادهها بر اساس نظریه تعمیم موارد زکات مشخص شد که در این نظریه زکات ظرفیت ریشهکن کردن فقر را دارد. بهعلاوه هرچند که زکات ظرفیت تأمین رفاه مطلوب در حالت تعمیم را ندارد اما میتواند نقش مؤثری را در این مورد ایفا کند. همچنین مشخص شد که تورم در اقتصاد ایران منجر به افزایش شکاف بین درآمدهای زکات و حجم فقر میشود.
با محاسبه پارامترهای مدل از دادههای اقتصاد ایران مشخص شد که با احتساب فروض مدل امکان ایجاد توازن اجتماعی در اقتصاد ایران بدون اصلاح ساختار ثروت گروه زکاتدهنده وجود ندارد. این بهخوبی تأکید میکند که علیرغم اینکه راهکار زکات برای رفع فقر برای نظام اقتصادی اسلام است و در جامعهای که روابط بین پدیدهها بر اساس نظامهای اقتصادی مختلف تعریفشده است زکات کارایی اصلی خود را ندارد. به بیانی دیگر در نظام اقتصادی اسلام با برقراری روابط اقتصادی اسلامی ریشههای مختلف فقر کاهشیافته و با کاهش حجم فقر میزان درآمدهای زکات نهتنها کفاف تأمین سطح رفاه مطلوب برای همه طبقات جامعه را دارد بلکه مازاد منابع زکات میتواند در سایر مصارف زکات مورداستفاده قرار گیرد.
- محمدیپور، احمد. ۱۳۹۸٫ «نقش زکات در کاهش فقر در اقتصاد ایران با استفاده از مدل پویای تصادفی». استاد راهنما: محمدمهدی عسکری. دانشگاه امام صادق علیهالسلام، دانشکده معارف اسلامی و اقتصاد.