فقر و گرسنگی یکی از مشکلاتی است که کشورهای جهان با آن مواجه اند و توجه سازمان های بین المللی به این مساله بر اهمیت آن می افزاید. بخش مهمی از جمعیت فقیر در مناطق روستایی زندگی می کنند و بخشی از فقر شهری نیز منشأ روستایی دارد، روستاها و نواحی روستایی در کانون برنامه های مبارزه با فقر قرار دارند. با توجه به اینکه ۲۹% جمعیت کشور در روستاها زندگی می کنند و ۵۰% از جمعیت روستایی به کشاورزی اشتغال دارند و همچنین ۱۹% از اشتغال کشور نیز مربوط به بخش کشاورزی است، یکی از راه های کاهش فقر توجه به بخش کشاورزی و حمایت های دولت از این بخش است.هدف این پژوهش این است که اثر مخارج دولت در بخش کشاورزی را بر فقر زدایی و توزیع عادلانه درآمد در مناطق روستایی که بخش عظیم فقر کشور را در خود جای داده است، بررسی نماید. برای این منظور با استفاده از داده های هزینه – درآمد خانوار، خط فقر و میزان فقر روستایی برآورد شد. سپس با مدل های اقتصاد سنجی دو معادله همزمان برآورد و فرضیه های پژوهش بررسی شد.نتایج تحقیق نشان می دهد ارزش افزوده بخش کشاورزی، تسهیلات پرداختی توسط بانک کشاورزی و یارانه پرداختی به سبد کالای مصرفی خانوار اثر مثبت در کاهش فقر داشته است و توزیع درآمد بر فقر روستایی بی تاثیر بوده. همچنین ارزش افزوده بخش کشاورزی و مخارج انجام شده جهت تحقیقات باعث بهبود در توزیع درآمد در مناطق روستایی شده است.
رسول حسن زاده عطایی، ۱۳۹۲، اثر مخارج دولت در بخش کشاورزی بر فقر روستایی در ایران (۱۳۹۰ – ۱۳۷۰)، پایان نامه کارشناسی ارشد، استاد راهنما: مجید صامتی، دانشگاه اصفهان- دانشکده علوم اداری و اقتصاد.
دریافت پایان نامه:
اثر مخارج دولت در بخش کشاورزی بر فقر روستایی در ایران (۱۳۹۰ – ۱۳۷۰)