خبرنامه شماره ۳۳ مقابله با فقر و نابرابری: پایان نولیبرالیسم و تولد دوبارۀ تاریخ


پایان نولیبرالیسم و تولد دوبارۀ تاریخ

این عنوان یادداشتی است از ژوزف استیگلیتز؛ اقتصاددان معروف آمریکایی، که هفتۀ پیش در project syndicate منتشر شده است. استیگلیتز، برندۀ نوبل اقتصاد در سال ۲۰۰۱ است و سال‌ها از مقامات ارشد بانک جهانی و یکی از واضعان سیاست‌های تعدیل اقتصادی بوده است. او در اوایل قرن حاضر در مقاله‌ای به نقد سیاست‌های تعدیل اقتصادی از منظرهای مختلف پرداخت. طی سال‌های اخیر بیشتر توجه او به مسئلۀ نابرابری و فقر در ابعاد جهانی متمرکز بوده و به‌طور ویژه بر «ضرورت بازنگری قوانین اقتصادی» در راستای کاهش سطح نابرابری‌های اقتصادی و اجتماعی تأکید دارد. باتوجه به اهمیت موضوع و جایگاه این اقتصاددان، در ادامه بخش‌هایی از متن یادداشت را می‌خوانید:

به‌مدت ۴۰ سال نخبگان در اکثر کشورهای ثروتمند و فقیر وعده دادند که سیاست‌های نولیبرال به رشد اقتصادی سریع‌تر می‌انجامد و از طریق دینامیزم نشت به پایین (trickle down) موجب می‌شود تا وضعیت همه،‌ ازجمله فقیرترین گروه‌های جمعیتی بهتر شود. اما براساس شواهد فعلی گویا نباید نسبت به کاهش اعتماد به نخبگان و دموکراسی تعجب کرد!

فوکویاما در پایان جنگ سرد، مقالۀ معروفی باعنوان «پایان تاریخ» نوشت و استدلال کرد که فروپاشی کمونیسم به‌معنای برداشته‌شدن آخرین مانع پیش‌روی سرنوشت بشر به‌سوی لیبرال‌دموکراسی و اقتصاد بازار بوده است. [به بیان ساده،‌ فوکویاما تاریخ را نتیجه نزاع‌های ایدئولوژیک می‌دانست و نزاع بین کمونیسم و سرمایه‌داری را آخرین نزاع. با فروپاشی شوروی او استدلال کرد که دیگر رقیبی برای اقتصاد بازار وجود ندارد و درنتیجه تاریخ پایان یافته است]. این ایده که زمانی محرک اقتصاد نولیبرال بود، امروزه بسیار ساده‌لوحانه به نظر می‌رسد. طی ۴۰ سال اخیر، نولیبرالیسم به تضعیف جدی دموکراسی منجر شده است. شکل جهانی‌سازی که نولیبرالیسم تجویز کرده موجب شده تا افراد توان کنترل بر بخش مهمی از سرنوشت خود را از دست بدهند و در این زمینه،‌ به‌ویژه تأثیر آزادسازی بازارِ سرمایه مضحک بوده است: امروزه اگر نامزد اصلی ریاست‌جمهوری حمایت وال استریت را از دست بدهد، با بحران مواجه می‌شود. تنها یک انتخاب پیش روی رأی‌دهندگان وجود دارد: به وال استریت تسلیم شوید یا منتظر یک بحران شدید مالی باشید! امروزه وال استریت قدرت سیاسی به‌مراتب بیشتری از شهروندان دارد.

حتی در کشورهای ثروتمند مدعی دموکراسی به شهروندان گفته می‌شود که شما نمی‌توانید سیاست‌های مورد نظرتان را دنبال کنید، چراکه مطالبۀ حمایت اجتماعی، دستمزد مناسب، نظام مالیاتی پیشرفته و غیره موجب می‌شود تا توان رقابتی اقتصاد کاهش یابد و درنتیجه مشاغل از دست برود و شما به رنج و سختی دچار شوید! ازهمین‌رو، گفته می‌شود برای آنکه وضعیت فقرا بهتر شود کارگران باید دستمزد کمتری بگیرند و شهروندان نیز باید بپذیرند که بسیاری از برنامه‌های دولتی کاهش یابد.

اما حالا پس از ۴۰ سال، شواهد نشان می‌دهد که رشد، کُند شده و بیشترِ ثمره‌های آن نیز به درصد بسیار کوچکی از ثروتمندان رسیده است! «با پایین نگه‌داشتن سطح دستمزد و صعود بازار سرمایه، درآمد و ثروت به‌جای نشت به پایین، به‌سوی طبقات بالا جریان داشته است». اساساَ چگونه ممکن است پایین نگه‌داشتن سطح دستمزد و کاهش برنامه‌های دولتی (با هدف حفظ رقابت) به بهبود استانداردهای زندگی کمک کند؟ شهروندان حق دارند احساس کنند که طی این سال‌ها فریب خورده‌اند. بی‌اعتمادی به نخبگان، به علم اقتصاد نولیبرال، و به سیستم سیاسی فاسدی که زمینۀ این سیاست‌ها را فراهم کرده، پیامدهای این فریب بزرگ است.

نولیبرالیسم یک جریان فکری ارتدوکس بود که طرفداران آن تحمل مخالفت را نداشتند و دیدگاه‌های اقتصادی ناهمسو را بدعت‌کار می‌دانستند و در بهترین حالت به مؤسسات منزوی منتقل می‌کردند. نولیبرالیسم هیچ شباهتی به «جامعۀ باز» پوپر نداشت. این تحمل‌ناپذیری در حوزۀ اقتصاد کلان بیش از هر حوزۀ دیگری بود؛ تاجایی‌که مدل‌هایی که بحران مالی ۲۰۰۸ را پیش‌بینی می‌کردند، نادیده گرفته می‌شدند و هنگامی که بحران چون سیلی ویرانگر رخ داد، دیگر هیچ مدلی امکان تحلیل آن را نداشت.

اگر بحران مالی ۲۰۰۸ نتوانست به ما بفهماند که بازارها بدون نظارت و کنترل کار نمی‌کنند،‌ مطمئناً بحران اقلیمی باید بتواند. نولیبرالیسم به‌معنای واقعی کلمه می‌تواند تمدن بشری را پایان دهد. واضح است که این عوام‌فریبی نولیبرال که ما را از بازگشت به علم و بردباری علمی دور می‌کند، تنها به بدترشدن اوضاع منجر می‌شود. تنها راه پیش رو، تنها راه نجات سیاره و تمدن بشری، تولد دوبارۀ تاریخ است. ما باید روشنگری و احترام دوباره به ارزش‌های آزادی، علم، و دموکراسی را احیا کنیم.

***

در هفته‌ای که گذشت، اخبار زیر جلب توجه می‌کند:

  • مدیرکل آسیب‌های اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی گفت: ۱۴۱هزار کودک بازمانده از تحصیل در سال تحصیلی ۹۸-۹۷ در کشور شناسایی شدند.
  • براساس گزارش سازمان ملل، سکونت‌گاه‌های غیررسمی چالش اصلی هزاره سوم معرفی شده است. به طور کلی  در دنیا از هر ۶ نفر یک نفر در سکونت‌گاه‌های غیررسمی زندگی می‌کند.
  • معاون امور اجتماعی بهزیستی استان همدان در خصوص آخرین آمار شناسایی کودکان کار در همدان گفت: در ۶ ماهه امسال ۸۰ کودک کار در استان شناسایی شده است.
  • یک تحقیق در دانشگاه تربیت مدرس از افزایش۱۵۰ درصدی قیمت مواد غذایی در سبد مصرفی خانوارها خبر می‌دهد و دولت برای جبران آن باید ماهانه ۶۵۲ هزار تومان برای هر خانواده روستایی و ۵۸۵ هزار تومان برای هر خانوار شهری پرداخت کند.
  • آیت‌الله موحدی کرمانی در خطبه‌های نماز جمعه تهران، خطاب به مسئولان اظهار داشت: مسئولان محترم مراقب باشید؛ زیرا از دشمن نباید ترسید، بلکه باید از فاصله طبقاتی ترسید.
  • ٣٠‌ درصد خانه‌های بازسازی‌شده کرمانشاه دوباره غیراصولی ساخته شده‌اند؛ این موضوعی است که رئیس کارگروه ملی زلزله می‌گوید و توضیح می‌دهد که درصورت وقوع زلزله‌ای دوباره، این خانه‌ها با همان شدت قبل تلفات می‌دهند.
  • روند کلی تغییر شاخص‌های اقتصادی دریک دهه گذشته، نشان می‌دهد نرخ فقر مطلق و حداقل دسترسی خانوارها به مخارج لازم برای برخورداری از یک زندگی سالم و سعادتمند با استانداردهای زندگی درایران، کاهش پیدا کرده است.
  • نماینده مجلس شورای اسلامی گفت: طرح دوفوریتی تقلیل مجازات حبس تعزیری تصویب شد. با این طرح، حدود یک‌سوم از تعداد زندانیان کاهش می‌یابند. در مورد هزینه‌ها نیز قطعاً تأثیری قابل‌توجه خواهد داشت.
  • مدیرعامل سازمان نوسازی شهر تهران گفت: ۴۰ درصد خانوارها در شهر تهران زیر خط فقر مسکن و ۲۰ درصد حاشیه‌نشین هستند که جمعیت این گروه در حال افزایش است و پیش‌بینی شده که سالانه ۱۰ درصد به این میزان اضافه می‌شود.
  • به گزارش روزنامه شهروند، برخی دانش‌آموزان قشر مرفه چیزی حدود ٢۵ برابر دانش‌آموزان مدارس عادی خرج دارند. درحالی‌که تحصیل در مدارس غیرانتفاعی و به‌ویژه شمال تهران، شهریه سالانه‌شان تا ٩٠‌ میلیون تومان هم می‌رسد.

لینک دانلود خبرنامه

خبرنامه مقابله با فقر و نابرابری

فقرمقابله با فقر و نابرابری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *